پیامدهای پاندمی کووید-۱۹ و سیاستهایی که برای کاهش شیوع آن اتخاذ شده است در سرتاسر جهان و بهویژه در کشورهای با درآمد متوسط و کم چشمگیر خواهد بود. کوچک شدن اقتصاد میتواند نزدیک به یک دهه تلاش برای کاهش فقر را بلااثر کند. درحالیکه نظامهای درمانی با چنگ و دندان میجنگند، احتمال میرود که میلیونها نفر از مراقبتهای لازم برای بیمارهایهای عفونی قابلپیشگیری محروم بمانند و نرخ واکسیناسیون کودکان نیز بهشدت کاهش یابد. با تعطیلی مدارس، میلیونها کودک در مدرسه بیشتر هم عقب میمانند که این مسئله اثرات درازمدت بسیار مخربی بر زندگی این کودکان میگذارد.
سقفی که چکه میکند، در روزی آفتابی مشکلی کوچک و در روزی بارانی مشکلی مبرم است. پاندمی کووید ۱۹ برای نظام آموزشی کشورهای با درآمد کم و متوسط نه همچون یک روز بارانی، بلکه همچون سیلی صدساله است. مقالۀ جدید تیم پژوهشی RISE در کشور پاکستان (CRT) نشان میدهد که کودکان در این کشورها بهطور ویژهای آسیبپذیر هستند، چراکه نظامهای آموزشی این کشورها پیشاپیش بسیار کژکارکرد هستند. این مقاله همچنین نشان میدهد که جدیترین آسیبهایی که یادگیری درازمدت کودکان از این تعطیلیها میبیند، با بازگشایی مدارس بروز میکند. اگر کودکان عقب افتاده باشند، ممکن است بعد از بازگشت به مدرسه این عقبماندگی هیچوقت جبران نشود.
مطالعۀ جدید در مورد اثرات زلزلۀ سال ۲۰۰۵ پاکستان بر روی آموزش، درسهای مهمی برای تعطیلی مدارس در اثر کووید ۱۹ دارد
اعضای تیم RISE پاکستان (طاهر اندرابی عضو دانشگاههای لومس و پومونا و جیشنو داس و بنیامین دنیلز از دانشگاه جرجتاون) از پیمایشی استفاده کردهاند که چهار سال پس از زلزلۀ پاکستان برای ارزیابی تأثیرات این فاجعه بر یادگیری کودکان و سایر مؤلفههای سرمایۀ انسانی انجام شده بود.
زلزلۀ سال ۲۰۰۵ شدید بود و کانون آن منطقۀ همیالیایی پاکستان بود. قدرت این زمینلرزه ۶٫۷ ریشتر ثبت شده بود، این زمینلرزه جان هشتاد هزار نفر را گرفت و بخش اعظم زیرساخت آن منطقه را ویران کرد. درنتیجۀ آن مدارس در مناطق آسیبدیده برای ۱۴ هفته تعطیل بودند.
پژوهشگران تأثیر تعطیلی مدارس بر یادگیری کودکان را مطالعه کردند. یافتههای آنها میتواند دلالتهای مهمی درمورد اثرات تعطیلی مدارس در اثر کووید ۱۹ بر روی روند یادگیری کودکان باشد؛ بهویژه برای نظامهای آموزشیای که با محدودیتهایی همچون نظام آموزشی پاکستان روبهرو باشند. آنها همچنین راههای کاهش این اثرات را توضیح دادهاند.
درصورتیکه کشورها همچون گذشته اقدام به بازگشایی مدارس کنند، تعطیلی کوتاهمدت میتواند باعث ازدستروی قابلتوجه و درازمدت آموختهها شود
نتایج این مقاله شواهد تازهای در تأیید این فرضیه ارائه میدهد که وقفههای ایجادشده در اثر بروز فجایع میتواند تأثیری مهلک بر انباشت سرمایۀ انسانی داشته باشد. همچنین یافتههای مقاله نشان میدهد که فجایع میتواند آثاری دیرپا بر روی کودکان بگذارد، حتی زمانیکه مداخلات دولت کمبودهای خانوار دراثر این شوک را جبران کند و بازیابی سریع اقتصادی را تسهیل کند.
ازدستروی یادگیری که در سالهای پس از زلزله در پاکستان مشاهده شده بود، نشان میدهد که سنجش کودکان موقع بازگشتشان به مدرسه و آموزش آنها از سطحی که دارند، برای کاهش اثرات درازمدت تعطیلی مدارس حیاتی است. اثرگذاری رویکردهایی مثل این که اغلب «تدریس متناسب با سطح» نامیده میشود بهخوبی شناختهشده است. نظامهای آموزشی موقع بازگشایی باید چنین رویکردهایی را تشویق کنند و تمرکزشان بر کمک به کودکان در جبران عقبماندگیشان و تثبیت مهارتهای اولیهشان باشد.
چهار سال پس از زلزله، ثبتنام در مدرسه به میزان قبلیاش بازگشته، زیرساختها مجدداً بازسازی شدهاند، درآمد خانوار به میزان قبلیاش بازگشته و میزان دریافت خدمات درمانی بزرگسالان به سطوح پیش از زلزله بازگشته است اما کودکان همچنان از اثرات تعطیلی مدارس رنج میبرند. نمرۀ امتحانات کودکان در مناطق آسیبدیده آنها را ۵.۱ تا ۲ سال عقبتر از کودکان مناطق آسیبندیده قرار میدهد. این عقبماندگی در میزان یادگیری میتواند سبب کاهش ۱۵ درصدی درآمد این کودکان در اوایل بزرگسالیشان شود.
ازدستروی سرمایۀ انسانی ممکن است با بازگشت کودکان به تحصیل هم همچنان ادامه یابد. این درصورتی است که کودکان عقب بمانند و نتوانند خود را به برنامۀ درسی برسانند. کودکان بازمیمانند، برنامههای درسی جاهطلبانه بهسرعت پیش میروند و کودکان نمیتوانند عقبماندگیشان را جبران کنند. اندرابی و همکاران یافتند که تعطیلی مدارس تنها ۱۰ درصد اختلاف در نمرات دانشآموزان را توضیح میدهد. زیانهای بیشترْ موقع بازگشت کودکان به مدارس بروز میکردند. علت این مسئله احتمالاً این است که کودکان طی دورۀ تعطیلی از برنامۀ عادی درسی عقب میمانند و با بازگشت به مدرسه نمیتوانند خود را به برنامۀ درسی برسانند. یافتههای پژوهشی RISE در هند نیز این موضوع را تأیید میکند. درصورتیکه کودکان در مدرسه عقب بمانند، نمیتواند بهدلیل برنامۀ درسی بسیار جاهطلبانۀ نظام آموزشی، عقبماندگیشان را جبران کنند.
درصورتیکه کاری برای پیشگیری از عقبماندگی کودکان موقع بازگشت به مدرسه انجام نشود، این بحران باعث تشدید نابرابریها خواهد شد.
بسیاری از مفسران اشاره کردهاند که پاندمی کرونا نابرابریها را تشدید خواهد کرد. یافتههای حاصل از پیامدهای زلزله نشان میدهد که تعطیلی درازمدت مدارس میتواند تحرک تحصیلی بیننسلی را کاهش داد. اندرابی و همکاران یافتهاند که بعد از زلزله فرزندان مادران تحصیلکرده قادر بودند خود را به همسالانشان در مناطق آسیبندیده برسانند. این یافته در تناقص با مطالعۀ RISE در اتیوپی پیش از کووید است که نشان میدهد باسوادان نسل اولی پیشاپیش بهلحاظ پیامدهای آموزشی بهشدت ضعیف هستند.
رویکردهای پداگوژیکی که بر آموزش کودکان براساس سطح یادگیریشان تأکید میکنند، برای جبران این کمبودهای دائمی یادگیری بسیار ضروری هستند
ازدستروی یادگیری که در سالهای پس از زلزله در پاکستان مشاهده شده بود، نشان میدهد که سنجش کودکان موقع بازگشتشان به مدرسه و آموزش آنها از سطحی که دارند، برای کاهش اثرات درازمدت تعطیلی مدارس حیاتی است. اثرگذاری رویکردهایی مثل این که اغلب «تدریس متناسب با سطح» نامیده میشود بهخوبی شناختهشده است. نظامهای آموزشی موقع بازگشایی باید چنین رویکردهایی را تشویق کنند و تمرکزشان بر کمک به کودکان در جبران عقبماندگیشان و تثبیت مهارتهای اولیهشان باشد.
بازگشایی مدارس بهنحو عادی، اثرات فاجعهبار این تعطیلیها را شدت میبخشد. میتوان از بروز این فاجعه جلوگیری کرد، انهم درصورتیکه نظامهای آموزشی فرصت را مغتنم شمرده و تغییراتی نظاممند ایجاد کنند. این تغییرات میتواند بخشی از اقدامات آنها در پاسخ به بحران تلقی شود.
نام نویسندۀ اصلی متن: مارلا اسپیواک
منبع :