شرق: برخی درنهایت عامل اصلی بحران آب در استان خوزستان را طرحهای بارگذاری شده کشاورزی و غیر کشاورزی در استان میدانند. کشت و صنعت نیشکر، ۲۰۰ هزار هکتار سطح زیر کاشت برنج یا طرح ۵۵۰ هکتاری روی حساب آورده آب ۲۲ میلیارد مترمکعب کارون بزرگ ایجادشده است، درحالیکه اکنون آورد این رودخانه به ۱۴ میلیارد مترمکعب رسیده است. درنتیجه بهمحض اینکه خشکسالی رخ میدهد، بین ذینفعان مختلف تنش آبی اتفاق میافتد. شما چقدر با این مورد موافقید؟
بله، موافق هستم. ابتدا درباره طرحهای بارگذاری شده جدید، مخصوصاً ۲۰۰ هزار هکتار برنج، توضیحی میدهم. سال ۱۳۹۸ که سیل ۹۸ آمد، متأسفانه مدیریت خیلی ضعیفی صورت گرفت. جایی میتوانستیم آب را خیلی خوب در تالاب هورالعظیم توزیع کنیم، اما به دلیل [ممانعت شرکت] نفت که نمیخواست به تأسیساتش آسیب برسد، آمدند در یک اقدام شتابزده دایکهای مرزی را شکستند. اتفاقی که افتاد این بود که در بدترین نقطه این دایک شکسته شد و باعث تخلیه مستقیم آب شیرینی شد که تازه بعد از مدتها وارد تالاب هورالعظیم شده بود. تالابی که پساب نیشکر دهخدا در سالها و مخصوصاً از سال ۹۵ با چراغ سبز سازمان حفاظت محیطزیست وارد آن میشد، آلان حجم آب شیرین خوبی واردش شده بود و میتوانست به تالاب هورالعظیم جان تازهای بدهد. ما با حجم زیادی از آب مواجه شدیم. بهار ۹۸ بود و ما در استان خوزستان از شش سال قبل ممنوعیت کشت تابستانه داشیم. کشاورزان برای شش سال مجوز کشت تابستانه نداشتند. بسیاری از آنها مهاجرت کردند و خانهنشین شدند. در بهار ۹۸ یکباره آب زیادی آمده و در یک اقدام شتابزده مجوز کشت تابستانه و حتی برنج را صادر کردند. این اقدام شتابزده برای این بود که در سیل آسیب خیلی زیادی به مردم واردشده بود که دولت باید هم به مردم خسارت میداد و هم حجم زیادی از فقر مردم در این سیل نمایان شده بود. پس [دولت] باید یک خسارتی به کشاورزها میداد و پاسخ گوی این سطح از فقر مردم میبود؛ درنتیجه اجازه کاشتن در زمینها را دارد.
از طرف دیگر مشکل تحریمها و نوسان قیمت دلار [هم افزوده شد]. برنج محصولی است که اگر من بهعنوان کشاورز بخواهم بین برنج و ذرت انتخاب بکنم، برنج را انتخاب میکنم؛ چون بهاندازهای که هزینه و انرژی برایش صرف میشود، درآمدی که از طریق آن کسب میشود خیلی بیشتر از ذرت است. علاوه بر این، با مراودات بیواسطهای که بین ایران و عراق بود، ما میتوانستیم برنج را به قیمت سه برابر بفروشیم. این [امر] یکدفعه پول خوبی وارد سفره کشاورزی کرد که تا نیمه اول سال ۹۷ وضعیت خیلی بدی داشت. ناگهان مجوزهای بیحسابوکتابی از طرف جهاد داده شد، نظارتی هم نبود و همه هم میگفتند بروید بکارید، آب زیاد است. [نهایتاً در] سال ۹۹ یکباره دیدیم این بارشها نیست و سال ۱۴۰۰ با یک کاهش آورده خیلی زیادی مواجهه شدند.
علاوه بر این، همزمان این بخشنامه را در فضای مجازی دستبهدست کردند که به چه حقی به ما میگویند برنج نکارید، ولی در کویر اصفهان دارد برنج کاشته میشود؟! و بخشنامه استاندار اصفهان را که گفته بود ما اجازه نداریم به کشاورز بگوییم چه محصولی بکارد و اگر صلاح بداند هرچه خواست بکارد، این دو را در یک قاب گذاشتند و گفتند این چه عدالتی است که ما در جلگه خوزستان حق برنج کاشتن نداریم، ولی در کویر اصفهان دارد برنج کاشته میشود و مسئولانشان هم اینجوری از کشاورزشان حمایت میکنند. این ماجرا نیز بر زخم درد تبعیض فشار آورد. بحث کشاورزی و طرحهای بارگذاری جدید به این مسئله برمیگشت. این بارگذاریهای جدید بعد از سیل ۹۸ بهصورت بیحسابوکتاب از سوی جهاد کشاورزی داده شد.
یک نکته درباره رودخانه کارون عرض کنم. آخرین مطالعاتی که در حوزه منابع آب و مخصوصاً در کارون انجامشده و وزارت نیرو دارد بر مبنای آن تصمیمات خودش در حوزه سدسازی، انتقال آب و… را انجام میدهد، مربوط به دهه ۷۰ است. این مطالعات بهروزرسانی نشده است، اما مطالعاتی که در خصوص تقاضاها انجام میشود بهروزرسانی شده و مربوط به دهه ۹۰ است. این مطلب را در جلسهای که با مدیرعامل سازمان آب و برق داشتم، مطرح کردم و آنها هم معترف شدند و گفتند ما یک گزارشهای سالانهای داریم که آخرین آن مربوط به سال ۹۰ است که اینها گزارشهای داخلی سازمان آب و برق است. پرسید آیا مبنای کار، شرکت و وزارت نیرو قرار میگیرد؟ گفتند خیر؛ اینها در حد گزارشهای داخلی سازمان آب و برق خوزستان است. پس آنجایی که مطرح میشود که آورده کارون ۲۴ بوده و به ۱۴ رسیده، حتی روی این ۱۴ هم باید شک کنیم. هنوز مطالعات جامعی در حوزه منابع آب کارون انجام و بهروزرسانی نشده است. اینها مربوط به دهه ۷۰ است و آن زمان ما وضعیت خیلی بدی نداشتیم.
شرق: اصلاً کاهش آورده آب از سال ۸۶ در خوزستان شروع شد.
بله؛ در سال ۸۶ خشکسالی خیلی بدی هم داشتیم. البته یک نکته این است آب آبادان و خرمشهر از سال ۷۸ شور شد. آلان اگر به آبادان یا خرمشهر بروید، نمیتوانید از شیر آب، آب بنوشید. کاهش آورده کارون آنقدر افزایش پیدا کرد که مد دریا پیشروی کرد و بسیاری از نخیلات آبادان و خرمشهر خشک شد و وضعیت آب به این صورت رسید. آلان در اهواز با جمعیت حدود دو میلیون نفر کسی نمیتواند آبلولهکشی را مستقیماً بنوشد و همه خانهها تصفیه آب خانگی دارند.
مسئله کیفیت آب بازهم به همان کمیت آب برمیگردد که متأسفانه آنقدر آب کاهش پیداکرده که ورودی فاضلاب هم به کارون تخلیه میشود. در مقطع اهواز ما ۲۴ ورودی آب فاضلاب به کارون داریم که مستقیماً فاضلاب خودشان را بهصورت خام وارد رودخانه میکنند و باعث تأثیرگذاری بر کیفیت آب میشوند.
شرق: ریشههای شکلگیری بحران آب را مرور کردیم. در بررسی اجمالی این موارد میبینیم اکثراً مسائلی هستند که راهکار ساده ندارند، اکثراً هزینه زا و زمانبر هستند و با مقاومت اجتماعی شدیدی مواجه میشوند. با در نظر گرفتن این مسئله، راهکارهای ما باید حل یکبهیک این ریشهها باشد یا اقدامات دیگری هم میتوان انجام داد؟
بههرحال فقط مرگ است که راهحل ندارد و هر چیز [دیگری] راهحل دارد. برخی از راهحلها یک مقدار خشن و برخی راهحلها حذف قطعی یک عملکرد است و اصلاً باید عقبگرد بزنیم و برگردیم. مانند بحث مطالعات سدهای بالادست کرخه که تعداد زیادی دیدهشده است و یکی پس از دیگری مطالعاتشان دارد تکمیل میشود و میروند برای اجرا. اینها کلاً باید متوقف بشود. درجاهایی باید بهطورجدی به بحث تغییر رویکرد انتقال آب نگاه کنیم، مجبوریم. اما راهحلهای متعادل و نرمی هم وجود دارند که در کنار آنها میتوانیم به اینها هم فکر کنیم؛ مثلاً درباره ورود فاضلابها میتوانیم تصفیهخانههایمان را برای جمعآوری فاضلابها و تصفیه اولیهشان داشته باشیم تا بیش از این بر کیفیت آب رودخانه اثر منفی نگذارد. میتوانیم استخراج نفت را در محیط آبی داشته باشیم. همانطور که میدانیم سواحل خلیجفارس سمت ایران عمیقتر از سواحل سمت کشورهای مجاور است، چطور در آنجا میتوانیم برداشت نفت داشته باشیم ولی در یک محیط تالابی با حداکثر پنجمتر ارتفاع یا عمق نمیتوانیم بدون اینکه روی تالاب اثر منفی بگذارد یک برداشت استخراج نفت داشته باشیم؟! به نظرم ما میتوانیم یک تغییراتی بدهیم. فولادهایی که در کویر احداث شدهاند، در صد سال آینده نه ولی در صد سال بعد باید به کنار آب بروند؛ چون ما این فولادها را در جای اشتباهی جانمایی کردهایم و واقعاً داریم هم به مردم منطقه و هم به منابع آب کل کشور آسیب میزنیم. خیلی کارها میتوانیم انجام بدهیم.
شرق: مسئله این است که مثلاً همین الان خوزستان در کشت پاییزه خود با مشکل مواجه است؛ شش میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب برای کشت پاییزهاش نیاز دارد و در مخازنش کمتر از دو میلیارد آب وجود دارد. راهکارهای کوتاهمدتتر ازنظر شما چیست؟
برای کوتاهمدت ما پیشنهادی داریم که بیایند حق نکاشت در تابستان به کشاورزان بدهند، اما اینقدر آب رها نکنند. با نصف این هم تالاب هورالعظیم حقابهاش را میگیرد. ولی متأسفانه مدیرعامل سازمان آب و برق گفته است تجربه ثابت کرده اگر حق نکاشت را بدهیم باز هم آن کشاورز کشتش را تکمیل میکند و اینطوری ما هم آب را دادهایم و هم حق نکاشت را. ما میگوییم اینگونه حداقل برای پاییز آب داریم که بتوانیم به کشاورزان آب بدهیم؛ چون ۷۰ درصد کشاورزی در پاییز انجام میشود. طبق آماری که خودشان دادند، ۳۰ درصد در تابستان و ۷۰ درصد در پاییز است. آلان ما با بحرانی خیلی جدی مواجه هستیم، ولی برای پنج، شش سال باید فکر کنم.
شرق: نقش سمنها در کمک به مدیریت بحران آب چیست؟
ان جی اوها برای اینکه کشاورزی به سمت کشاورزیهای نوینی برود که مصرف آبش کاهش پیدا کند؛ مانند بحث خشکه کاری برنج، خیلی میتوانند تأثیرگذار باشند؛ مخصوصاً ان جی اوهای محلی و بهویژه در حوزه کرخه از مردم دعوت میکنیم که بیایند یک انجمن و سازمان مردمنهاد تشکیل بدهند. طبعاً وقتی این سمنها از دل مردم محلی شکل بگیرند و در کارگاههای آموزشی شرکت کنند، با بالا رفتن سطح آگاهی شاهد تغییر رویکرد خواهیم بود. این اتفاق افتاده است. در مورد تعامل سمنها با یکدیگر، ما در سطح کشور کارگروهی داریم به اسم کارگروه آب و انرژی که ذیل شبکه ملی تشکلهای محیط زیستی کشور فعالیت میکند. جالب است در این کارگروه آب و انرژی از ان جی اوهای مختلف که در حوزه آب تخصص دارند یا فعالیت تحقیقاتی دارند [جمع شدهاند]. البته کارشان فقط تحقیقاتی نیست. ما در این کارگروه در حوزههای مختلف آب کشور بحث میکنیم، حتی برای پیشنویس قانون جامع آب در یک بازه زمانی سهماهه هر شب در محیط اسکای روم با همدیگر بحث و تبادلنظر داشتیم و بند به بند این پیشنویس را با همدیگر بررسی و تنظیم کردیم.
** این گزارش در ۱۶ آبان ۱۴۰۰ در روزنامه شرق منتشرشده است.