تخمین زیانهای درازمدت یادگیری اهمیت دارد
پژوهشهایی که بعد از زلزلۀ سال ۲۰۰۵ پاکستان انجام شدهاند نشان میدهند که چگونه اثرات تعطیلی درازمدت مدارس میتوانند بر روی هم انباشت شوند. زمانیکه بعد از بروز این فاجعه در پاکستان مدارس بهمدت ۱۴ هفته تعطیل شدند، کودکانی که به مدرسه نرفته بودند نسبت به همدورهایهای خود یک و نیم سال عقبماندگی داشتند. این میزان طبعاً بسیار فراتر از ۱۴ هفتهای است که به مدرسه نرفته بودند. درصورتیکه هیچ مداخلهای صورت نگیرد، ازدستروی یادگیری میتواند بسیار بیشتر از زمان تعطیلی مدارس بهطول انجامد و اثرات کوتاهمدت و اولیۀ ازدستروی یادگیری را چندبرابر کرده و ازدستروی درازمدت منتهی شود.
همین مسئله در مورد تعطیلی در اثر کووید-۱۹ نیز صادق است. میشله کافنبرگر با مدلسازی اثر تعطیلی مدارس بر کودکان در کلاس سوم نشان میدهد که چگونه در صورت عدم انجام اقدامات مداخلهای، یک تعطیلی سه ماهه در این مقطع میتواند در نهایت به یک سال یادگیری در پایۀ دهم بدل شود. این بدینخاطر است که قبل از بروز پاندمی و تعطیلی مدارس، بسیاری از کودکان عقبماندگی داشتند. علت آن، برنامههای درسی و آموزش بسیار بلندپروازنه بود که تمام کودکان قادر به همراهی با آن نبودند. حتی تعطیلی مدارس میتواند سبب تقویت نابرابریها شود – نهتنها بهاینخاطر که راهحلهای درپیشگرفتهشده برای آموزش از راه دور کیفیت و کارآیی بسیار متنوعی دارند، بلکه همچنین بدینخاطرکه دانشآموزانی که پایگاه اجتماعی-اقتصادی ضعیفتری دارند از حمایت خانواده و دسترسی به امکانات آموزش ازراهدور (بهویژه آنهایی که به برق یا اینترنت نیاز دارند) محروم هستند. ازهمینرو، تفاوت در یادگیری برمبنای ویژگیهای خانوار میتواند در دورۀ تعطیلی مدارس شدت یابد. اما لزومی ندارد نتایج آن فاجعهبار باشند. اگر درمان ضعف آموزشی در کوتاه مدت با تغییر جهت آموزش و برنامههای درسی در درازمدت تلفیق شود، بهنحوی که با سطوح یادگیری کودکان هماهنگ باشد، نهتنها میتواند آموختههای ازدسترفته را کاملاً جبران کند، بلکه میتواند بروندادهای یادگیری را در سطحی بسیار بالاتر از آنچه در حالت معمول مورد انتظار بوده است، ارتقا دهد. سناریوی محققنشدهای که جهان تا پیش از کرونا تجربهاش نکرده بود.
بصریسازی تعاملی به پویاییهای یادگیری حیات میبخشد
مؤسسۀ RISE در تکمیل مدل کافنبرگر، ازدستروی احتمالی و درازمدت یادگیری را نمایش داده است. برای این منظور آنها نوعی بصریسازی تعاملی داده ایجاد کردهاند که به کاربر اجازه میدهد که خود این پویاییها را بررسی کند و این مدل را برای دانشآموزان یک دوره، از پایههای ۱ تا ۱۰ام مطابقت دهد و نیز اثرات بالقوۀ تلاش برای کاهش کوتاه مدت و درازمدت اقدامات مختلف در زمینۀ آموزش را شبیهسازی کند. این بصریسازیها کمک میکند که پاسخهایی تصویری به پرسشهای زیر داده شود:
- پس از بازگشایی مدارس، اگر هیچ اقدام مداخلهای صورت نگیرد، ازدسترویهای یادگیری در درازمدت به چه شدت خواهد بود؟
- اثر درازمدت احتمالی سناریوهای مداخلهای کوتاهمدت و درازمدت برای جبران ازدستروی یادگیری چیست؟
- سناریوهای مختلف مداخلهای چگونه میتوانند به رسیدن کودکان به تسلطی حداقلی که چهارمین هدف از اهداف توسعۀ پایدار است کمک کنند؟
- براساس سناریوهای مداخلهای مختلف، چه تعداد از کودکان در مدرسه خواهد ماند اما چیزی یاد نمیگیرند یا چنان به عقبماندگی دچار میشوند که نمیتوانند از آنچه آموزش داده میشود بهره ببرند؟
بصریسازی تعاملی ابزاری برای ملموس ساختن بیشتر پویاییهای فرایند یادگیری است که خوانندگان و کاربران را به دستکاری پارامترها، تطبیق شبیهسازیها و مشاهدۀ تحولات در فرایندهای بالقوۀ یادگیری باتوجه به اقداماتی که انجام میشود دعوت میکند. دستآخر، این شبیهسازیها بر اهمیت هماهنگسازی نظام آموزشی با یادگیری تأکید دارند که کسب اطمینان از مسلط شدن کودکان به مهارتهای اساسی و تطبیق آموزشها در کلاس درس با سطح یادگیری کودکان از مؤلفههای آن هستند. همچنین این شبیهسازیها میتوانند به رهبران آموزشی در برنامهریزی بازگشایی مدارس کمک کند، آن هم بهنحوی که به یادگیری اولویت دهد.
این نوشته اولین بار در وبلاگ RISE منتشر شده است.
مترجم: فاطمه تبرزه
نام نویسندۀ اصلی متن: کارمن بلافی
منبع: