در یک تعریف کلی اتحادیههای صنفی (از هر دو نوع کارگری و کارفرمایی)، به دنبال یک هدف مشخص یعنی حفظ دستاوردهای مشترک اعضا یا احیای منافع از دست رفته آنها هستند. . اتحادیه ها توسعه برنامهها و تداوم طرحهایی را تسهیل میکنند که برای بهبود وضع رفاهی و حقوقی اعضایشان طراحی شده است. اتحادیهها برای اعضای خود مقررات و آییننامه رفتاری وضع میکنند و تداوم رشد حرفه خود را از طریق آموزش منظم و جذب اعضای جدید که از مهارت بالایی برخوردارند تضمین میکنند. اتحادیه صنفی از افرادی تشکیل شده که طبیعت فعالیت آنها از یک نوع است. در اینجا اتحادیههای صنفی را به دو گروه اتحادیه صنفی کارفرمایان و اتحادیه صنفی کارگران تقسیم میکنیم.
اتحادیههای کارگری شش کارکرد اصلی دارند که به شرح زیر است:
- افزایش همکاری و رفاه بین کارگران؛
- تأمین امکانات کارگران؛
- برقراری ارتباط بین کارگران و کارفرمایان؛
- تلاش جهت آموزش، رشد و پیشرفت کارگران؛
- حفاظت از منافع کارگران؛
- تأمین رفاه کارگران.
اتحادیههای کارگری باعث ایجاد دوستی و اتحاد بین یک قشر خاص در جامعه یعنی کارگران میشوند. اتحادیه کارگری مکانی برای به اشتراکگذاری مشکلات کارگران است آنها دور هم جمع شده و تلاش میکنند با همفکری هم مشکلات را حل نمایند. ممکن است یک واحد در یک صنعت خاص صدها کارمند را استخدام کند طبیعی است که کارگران حتی فرصتی برای دیدن مدیرشان نیابند، در این شرایط آنها قادر به ابراز نارضایتی و مشکلات خود به کارفرما نیستند. اتحادیههای کارگری در این بین نقش مهمی را در آگاهسازی کارفرما از مشکلات، نارضایتیها، کمبود امکانات و درخواستهای کارگران دارند.
به طور کلی اکثر کارفرمایان علاقهای به ارائه امکانات و تأمین شرایط مناسب کار برای کارگران ندارند. آنها بیشتر علاقمند هستند کارگران کار خود را در حداکثر وسعت انجام دهند. آنها به طور طبیعی تمایلی به دادن هیچ مزایایی از قبیل افزایش دستمزد، اعطای مرخصی استعلاجی، پرداخت غرامت در صورت وقوع حوادث کاری ندارند. بسیاری از کارگران حتی پس از سالها خدمت بیمه نمیشوند و امنیت شغلی کافی ندارند. نقش اتحادیههای کارگری در این بین جنگیدن برای تأمین امکانات اعضای خود، تأمین حداقل رفاه، امنیت و آموزش است. به بیان دیگر اتحادیههای کارگری صدای جمعی کارگران و حافظ منافع آنها در مقابل ضلع دیگر بازار یعنی کارفرمایان است. آنها نقش مهمی را به عنوان نماینده کارگران در مذاکرات جمعی ایفا میکنند.
اتحادیههای کارگری دو ابزار مهم برای حمایت از اعضای خود دارند: محدود کردن عرضه نیروی کار و افزایش تقاضای کار. این دو ابراز در علم اقتصاد همانند چاقویی دو لبه عمل میکنند. اتحادیهها با کاهش عرضه نیرویکار به کارفرمایان فشار میآورند تا دستمزد بالاتری به کارگران بدهند. در اینصورت تئوری دستمزد-کارایی بیان میکند که دستمزد بالاتر میتواند منجر به افزایش بهرهوری نیرویکار شود چراکه کارگری که دستمزد بالاتر میگیرد نسبت به بنگاه محل فعالیتش وفادارتر شده و برای موفقیت آن تلاش میکند ضمن آنکه این کارگران تمایل کمتری برای ترک کار خود دارند. به عنوان مثال دیگر، بنگاهها ممکن است در مذاکرات مربوط به دستمزد موافقت کنند تا دستمزد کارگران را افزایش دهند اما مشروط به آنکه آنها مهارت خاصی را کسب کنند در اینصورت هر دوی کارگر و کارفرما از توافق دستمزد بالاتر و افزایش بهرهوری ناشی از کسب مهارت سود خواهند برد.
اما لبه دیگر این چاقو جنبه منفی کنترل عرضه و تقاضای نیرویکار توسط اتحادیههای کارگری است. فرض کنید در مذاکرات جمعی تعیین دستمزد اتحادیههای کارگری برای افزایش دستمزد به کارفرمایان فشار آورند در اینصورت کارفرما میتواند با جایگزینی سرمایه به جای نیرویکار از افزایش دستمزد سرباز زند اما در عین حال بهرهوری افزایش یابد (به دلیل افزایش ارزشافزوده). یا نیرویکار غیر بومی (مهاجر) را جایگزین نیروی کار محلی کند. هر چند این جایگزینی غیرقانونی است اما قابل انجام بوده و نرخ بیکاری افزایش خواهد یافت. باید این را در نظر گرفت که حتی اگر کارفرما در این حالت بنگاه خود را ببندد، ضرری که کارفرما از توقف فعالیت خود میبیند کمتر از ضرری است که کارگر از اخراج یا بیکاری خواهد دید. بنابراین اگر اتحادیه بیش از حد قدرتمند شده و رفتاری انحصاری در پیش گیرد، ممکن است باعث بیکاری و تورم شود.
اتحادیه صنفی کارفرمایان را پیمانکاران یا صاحبان کسب و کار خاصی تشکیل میدهند. اصنافی همچون صنف نجاران، صنف آهنفروشان، صنف طلافروشان، صنف آرایشگران، صنف تعمیرکاران لوازم برقی و غیره در این گروه قرار میگیرند. پس از تشکیل اتحادیههای صنفی کارگری و تلاش آنها برای بدست آوردن قدرت در مذاکرات یا ایجاد توافقنامههای معامله جمعی، راه برای تشکیل اتحادیههای کارفرمایی نیز باز شد. اولین اتحادیههای کارفرمایی در نیمه اول قرن ۱۹ام در شهرهای بزرگ صنعتی بوجود آمد. از نظر تاریخی اتحادیههای کارفرمایی به دو نوع کلی دستهبندی میشوند. اتحادیههایی که فقط متشکل از کارفرمایان در یک تجارت یا صنعت واحد بوده و اتحادیههایی که کارفرمایان طیف وسیعی از صنایع را به شکل محلی، منطقهای یا ملی گردهم آوردهاند.
اتحادیههای کارفرمایی به دلایل مختلفی از جمله مذاکرات جمعی مؤثر جهت تعیین دستمزد، مزایای کارکنان و تنظیم روابط صنعتی تشکیل میشوند. وظیفه اصلی اتحادیههای کارفرمایی تنظیم رفتار بنگاهها و نمایندگی کارفرمایان در مذاکرات جمعی است. برای مثال ممکن است بنگاهها نرخ دستمزد خود را افزایش دهند تا کارگران را مجبور به کار بیشتر کرده یا کارگران ماهر را از سایر بنگاهها جذب کنند. اگر تمامی بنگاهها این رفتار را انجام دهند نتیجه نهایی آن خواهد بود که دستمزد نسبی ثابت مانده درحالیکه سطح دستمزد نسبت به قبل افزایش قابل توجهی یافته است. یک اتحادیه کارفرمایی قوی رفتار بنگاههای فردی را تعدیل میکند بطوریکه اثرات خارجی افزایش دستمزد درونیسازی شده و از افزایش تجمعی دستمزد جلوگیری شود.
علاوه بر این، اتحادیههای کارفرمایی نقش مهمی در ارائه آموزش دارند. همانطور که قبلا اشاره کردیم بعید است بنگاهها در این خصوص خدمات زیادی را ارائه دهند، مگر آنکه تحت فشار خارجی قرار گیرند. یک اتحادیه کارفرمایی قوی میتواند امکانات آموزشی را برای بنگاهها فراهم کرده و از طریق اهرم محرومسازی بنگاهها از خدمات یا تحریم آنها موجبات پرداخت سهم هر بنگاه را فراهم کند . پرواضح است آموزش، بهرهوری نیروی کار را افزایش خواهد داد.
در مجموع باید گفت که مزایای وجود اتحادیههای صنفی بسیار به ماهیت رابطه بین اتحادیه های کارگری و کارفرمایی بستگی دارد. اگر روابط خوب و سازنده باشد، اتحادیه میتواند نماینده هر دو ضلع اصلی بازار برای شکلگیری یک تجارت موفق باشد که نه تنها تولید و سود کارفرما را افزایش میدهد که به حفظ مشاغل، رفاه و امنیت نیرویکار کمک خواهد کرد. با این حال اگر رابطه بین اتحادیههای کارفرمایی و کارگری تقابل آمیز باشد میتواند به مشارکتهای مخربی تبدیل شود که باعث کاهش سودآوری شده و امنیت بلندمدت مشاغل را به خطر میاندازد.