نماد سایت مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

قصه ناتمام قانون مدیریت تعارض منافع

در تیرماه سال ۱۳۹۹ بود که دولت روحانی لایحه خود برای مدیریت تعارض منافع را برای بار دوم به مجلس ارائه داد. در مقابل مجلس نیز طرحی را مطرح کرد که هرچند نسبت به لایحه دولت کاستی‌های بیشتری داشت اما سرانجام کلیات آن به تصویب رسید. طرحی که تا امروز نیز رسیدگی به آن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. این کشمکش‌ها که بیشتر نشانگر رقابت‌های سیاسی بود، سبب شده است که تا امروز قانونی جامع برای مدیریت تعارض منافع در کشور وجود نداشته باشد. با این اوصاف برخی کارشناسان به دلیل کاستی‌های طرح مجلس معتقدند که نبود قانونی در این رابطه بهتر از وجود قانونی ناکارآمد و برآمده از این طرح است.

آیا اقدامات خُرد نهادها در مقابله با تعارض منافع کارساز است؟

پس از کشمکش‌های فراوان بین دولت پیشین و مجلس سرانجام کلیات طرح مجلس برای مدیریت تعارض منافع در خرداد سال ۱۴۰۰ تصویب شد اما پس‌ازآن همچنان این طرح که انتقادات فراوانی نیز به آن وارد است، مسکوت باقی مانده است. همین مسئله نیز منجر به آن شده است که این موضوع صرفاً از طریق بخشنامه‌های داخلی در برخی سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها پیگیری شود. از سوی دیگر برخی از کاربران نیز که گویا امیدی به وضع قانونی جامع در این مورد ندارند، از مسئولان نهادهای مختلف می‌خواهند که حداقل رسیدگی به این موضوع را در نهاد خود پیگیر باشند. چنانچه این بار کاربران از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و اداره بازرسی، ارزیابی عملکرد، نظارت و رسیدگی به شکایات این وزارتخانه چنین خواسته‌ای را داشته‌اند:

هرچند این موضوع که آیا رسیدگی به این مسائل اصولاً جزو وظایف وزارت کار است یا خیر جای بحث دارد اما نشان می‌دهد که تا چه میزان کاربران از رسیدگی به این موضوع در سطح کلان ناامید هستند.

مدارس غیرانتفاعی؛ گرانیگاه تعارض منافع در نظام آموزشی

در تحلیل فضای مجازی هفته پیش گفته شد که وزارت آموزش‌وپرورش ازجمله نهادهایی است که تا حدودی بهتر از سایرین عمل کرده و اقدامات مناسبی برای مدیریت تعارض منافع داشته است. بااین‌حال تجربیات کاربران نشان می‌دهد که هرچند این وزارتخانه سعی کرده است بر کارمندان خود نظارت داشته باشد اما همچنان برخی افراد خارج از این نهاد از راهکارهایی به‌خصوص با تأسیس مدارس غیرانتفاعی به نفع خود بهره می‌برند که مصداق بارزی از تعارض منافع است. یکی از کاربران نمونه‌ای را در شیراز مثال می‌زند:

کاربری دیگر نیز نمونه‌ای دیگر را بیان می‌کند که چگونه در مشهد با تأسیس مدرسه غیرانتفاعی در منطقه‌ای محروم از سهمیه این مناطق برای ورود به دانشگاه استفاده می‌شود:

هرچند وزارت آموزش‌وپرورش تلاش‌هایی کرده است اما عدم وجود برنامه‌ای جامع، فراگیر و هماهنگ در مورد تعارض منافع را باید به‌وجودآورنده این وضعیت دانست؛ چراکه گاهی اوقات نظارت و رسیدگی به برخی موارد خارج از اختیار این وزارتخانه قرار دارد. به‌خصوص آنکه باز گذاشتن دست افراد در تأسیس مدارس غیرانتفاعی و جهت‌گیری سیاست‌های آموزشی به سمت خصوصی‌سازی فراتر از حیطه اختیارات درونی این وزارتخانه و نیازمند بازنگری در قوانین مربوطه در جهت رفع تعارض منافع است.

حذف نهادهای حرفه‌ای به بهانه تعارض منافع

بارها اتفاق افتاده است که کاربران نسبت به اقدامات و عملکرد اتحادیه­ها و اصناف مختلف اعتراض داشته‌اند و آن‌ها را محفلی حاوی تعارض منافع دانسته‌اند. بیشتر این انتقادات نیز حول سیستم مجوزدهی اتحادیه‌ها بوده است که چگونه برخی افراد با سخت کردن شرایط اخذ مجوز فضا را برای حضور دیگران محدود می‌کنند. در یک نمونه کاربری می‌نویسد:

هرچند بروز چنین اتفاقاتی می‌تواند آسیب‌زا باشد اما مشکل بزرگ‌تر نگاه برخی افراد است که حضور چنین نهادهایی را به‌کل غیرضروری می‌دانند. این نهادها که به‌نوعی جزو نهادهای اقتصادی برای پیشبرد امور در حوزه‌ای خاص هستند، هرچند بنا به شرایط ممکن است آسیب‌هایی داشته باشند اما نمی‌توان به‌کل منکر حضور آن‌ها شد. چنانچه کاربری با این نگاه می‌نویسد:

این نوع نگاه که باید امور بازار را به دست مکانیزم عرضه-تقاضا عاری از هرگونه تنظیم‌گری سپرد و هیچ‌گونه مداخله‌ای در آن نداشت تا حدی در بین برخی کاربران رخنه کرده است که اساساً هرگونه سازوکار درونی اصناف را نیز هم‌ردیف مداخله دولت می‌داند. در مقابل این نگاه کاربری در پاسخ می‌نویسد:

سربازان؛ نیروی کار ارزان

موضوعی دیگر که این هفته موردتوجه کاربران قرار گرفته بود، بحث سربازی بوده است. کاربران تعارض منافع موجود در این موضوع را ناشی از تصمیم‌گیری ستاد کل نیروهای مسلح می‌دانستند چراکه نهادی است که خود از حضور سربازان بیشترین بهره را می‌برد و خود تصمیمات اصلی را در مورد آن می‌گیرد. این کاربران عقیده داشتند که چون ستاد کل از طریق سربازی اجباری نیروی کار ارزان در خدمت خود دارد، مانع از تغییر سیستم به سمت سربازی اختیاری و با دستمزد مکفی می‌شود: