در زمینه نقش رسانه در بیان اتفاقات چند مثال را مورد بررسی قرار می دهیم که در آن ها ارزش هایی مثل مبارزه با فساد ، عدالت و آزادی پی جویی شده است:
در سال ۱۹۷۴ میلادی اطلاعات ارزشمندی از طرف یک فرد ناشناس به دو خبرنگار واشنگتن پست رسید. انتشار این اطلاعات توسط رسانه منجر به استعفای رییس جمهور آمریکا ریچارد نیکسون شد. این اسناد مربوط به نوارهای ضبط شده از دستور برای کار گذاری شنود برای استراق سمع و سرقت اطلاعاتی بود این سرقت از محل نشست ستاد تبلیغات حزب دمکرات که در طبقه ای از هتل واترگیت برگزار شده بود اتفاق افتاد. ابتدا تصور می شد این قضیه فقط مربوط به سطوح پایین است ولی بعد از پیگیری رسانهها و مقامات قضایی مشخص شد که شخص نیکسون از این اتفاق با خبر بوده این اتفاق در تعارض با ارزش های جامعه آمریکا بود بنابراین نمایندگان کنگره تصمیم به استیضاح و محاکمه نیکسون گرفتند، نیکسون برای فرار از زندان استعفا داد و بعد از او معاون اولش فورد جانشیناش شد که نیکسون را تبرئه کرد.
این اتفاق در صورت که رسانه ها نقش فعال نداشتند یا قوانین حمایتی از رسانه وجود نداشت به گونهای که دولت قدرت برخورد با رسانه در صورت انتشار این اطلاعات را داشت آن اسناد را مخفی نگه میداشت این اتفاق به مردم آمریکا ارزشمندی عدم تقلب و صداقت را یادآور می شود و ارزش آن را افزایش می دهد.
باید این موضوع را نیز یاد آور شد که در متمم اول قانونی اساسی امریکا این نکته آمده است که حق ایجاد قانون بر علیه آزادی رسانه ها وجود ندارد در قانون اساسی ما نیز بیان شده است که نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزاداند مگر آن که مخل مبانی اسلام باشد.
هر چند که وجود یک قانون حامی رسانه برای کمک به نقش آفرینی رسانه در شفافیت بسیار موثر است ولی کافی نیست همانگونه که در امریکا رسانهها فقط به واسطهی قانون چنین آزادی را کسب نکردهاند اگر یک رسانه توان این را دارد با افشای اطلاعات یک رییس جمهور را مجبور به استفا کند برای رسیدن به چنین جایگاهی باید تلاش های زیادی انجام دهد.
چند سال قبل از اتفاقات واترگیت اسنادی به دست نیویورک تایمز رسید که مبنی بر این بود که دولت آمریکا بدون اطلاع رسانه و البته مردم اقدام افزایش نیرو در ویتنام کرده بود و همچین با وجود آن که دولت امریکا می دانست ادامه دادن جنگ به نفع آن ها نیست برای حفظ موقعیت سیاسی و این که نگوید شکست خورده از جنگ صرف نظر نکرد. نیویورک تایمز با وجود این که نمی دانست چه واکنشی در انتظار آن هاست اقدام به انتشار آن کرد پس از انتشار این خبر کرد. دولت امریکا از نشریه شکایت کرد و آن را تا اطلاع ثانوی به تعطیلی کشاند واشنگتن پست سپس به پیگیری این ماجرا پرداخت ادامه اسناد را چاپ کرد و با وجود آن که این نشریه سرنوشت نیویورک تایمز را پیش روی خود می دید و احتمال برخورد مشابه با این نشریه نیز وجود داشت اما واشنگتن پست اطلاعات به دست آمده را به چاپ رسانید و این اتفاق و اتفاقات مشابه، نشانهی اهمیت شفافیت برای رسانه به عنوان یکی از ارزش های جامعه دارد بعد از این ماجرا پرونده در دیوان عالی مورد بررسی قرار گرفت و رای به نفع نیویورک تایمز و واشنگتن پست صادر شد.
در سال اخیر نیز علاوه بر رسانههای سنتی که به شکل چاپ و نشریه هستند و معمولا برای مجوز فعالیت نیازمند اخذ مجوز هستند رسانه های جدیدی بوجود آمده اند که شفافیت را گسترش داده اند یکی از آنها ویکیلیکس است.
اکنون افراد با استفاده از هویتهای مجازی بدون امکان شناسی و یا پیگیری به بیان مطالب می پردازد و لزومی نمی بنند که همواره صادق باشند.
این رسانه با شعار ما حکومتها را شفاف میکنیم اقدام به ایجاد شفافیت در سرتاسر جهان می کند اولین سندی که ویکی لیکس منتشر کرد مربوط به تصمیم برای به قتل رساندن مسئولان دولت توسط حسن داهیر اویس بود. از مهم ترین افشاگریهای این رسانه مربوط به جنگ در عراق و افغانستان و همچنین ایمیلهای هیلاریکلینتون وزیر امور خارجه وقت آمریکا بود به طوری که مقامات آمریکایی از ویکیلیکس خواستند برای حفظ آبروی آمریکا از انتشار ۱۵ هزار سند باقی مانده خودداری کند لازم به ذکر است هم اکنون مدیر این سایت در بازداشت به سر می برد.
در میان کشور های جهان کشور هایی که قوانین کافی و لازم در حمایت از رسانه ها و آزادی بیان نداشته باشند اقدام به افشای اطلاعات می تواند برای فرد افشا کنند خطر ساز باشد جمال خاشقجی خبرنگار عربستانی که برای نشریه واشنگتن پست می نوشتن به طرز فجیعی توسط حکومت عربستان به قتل رسید البته که این اقدام عربستانی در مجامع جهانی بدون واکنش نبوده با توجه به این که شفافیت برای جامعه جهانی ارزش به حساب می آید و جمال خاشقجی در حمایت از آن تلاش می کرده از این جهت به راحتی به فراموشی سپرده نخواهد شد.
با پیشرفت تکنولوژی و فراگیر شدن استفاده از گوشیهای هوشمند شبکههای اجتماعی نیز گسترش پیدا کردند شبکههای اجتماعی به مرور شکل رسانه به خود گرفتند در بعضی رسانه ها با وجود آوردن کانالها که مطالب برای افراد نمایش داده میشد و یا در شبکههای اجتماعی دیگر از طریق ترندسازی و بر جسته کردن مطالب بر اساس تعداد بازدید این کار را انجام می دهد در این جا وظیفه یافتن خبر، برعهده همه افراد است و رسانه در سطح عموم جامعه گسترش یافته است. این اتفاق به گونه است که هر حادثه کوچک یا بزرگی که جامعه رخ می دهد عموم مردم توانایی آن را دارند که حادثه رخ داده را به آگاهی همگان برسانند. یا اگر اطلاعات بر روی شبکه قرار بگیرد یا اسنادی منتشر شود با یکدیگر به اشتراک گذاشته و به تحلیل و آن بپردازند این اتفاق خود یک محیط امن به دور از نهادهای مجازات کننده به وجود می آورد که افراد به شفاف سازی بپردازند هر چند که صاحبان شبکه امکان این را دارند که سانسور اخبار به پردازند و این قضیه منجر به ضعف این سیستم می شود .
البته با وجود اینکه این شبکهها تمام این اتفاقات مثبت را بوجود آوردهاند ما را با چالشی به نام اعتبار سنجی مواجه کرده است. در قالب رسانههای رسمی با توجه به اینکه مطالب و اخبار در رسانهها و نشریات رسمی با مسئولین و نویسندگان مشخص انتشار مییابد در صورتی که اطلاعات اشتباه منتشر شود امکان پیگیری برای اصلاح یا در صورت عمدی بودن امکان مجازات وجود دارد اما اکنون افراد با استفاده از هویتهای مجازی بدون امکان شناسی و یا پیگیری به بیان مطالب می پردازد و لزومی نمی بنند که همواره صادق باشند .
این اتفاق باعث می شود که مخاطب که از تعیین اعتبار مطلب ناتوان است برای آن ارزش قائل نشود و کارکرد شفافیت ساز شبکه های اجتماعی از دست برود.
در این مقاله به بررسی نقش رسانه در شفافیت پرداخته و مشخص ضد که رسانه نقش دیدهبان را برای جامعه دارد برای که رسانهها بتواند رسالت خود را در حوزه شفافیت انجام دهند نیازمند قوانینی هستند که پشتیبان رسانهها در این امر باشند و همچنین این امر نیازمند طی دورهای است که حاکمیت متوجه قدرت رسانه به عنوان نماینده مردم گردد که این مسیر دشوار بدون سختی طی نخواهد شد همچین باید این نکته رو مدنظر قرار داد که هر چه شفافیت برای جامعه ارزشمندتر باشد رسانه نقش خود در جهت گسترش شفافیت بهتر انجام می دهد و در صورتی که رسانه در راستای شافسازی بکوشد برای جامعه نیز ارزش آن افزایش می یابد.
محیطهای جدید مثل شبکههای اجتماعی امکان افشای اطلاعات را آسانتر کرده اند اما به توجه به حجم شایعات باورپذیری و تاثیرگذاری آن کاهش یافته است.