یونانیها افسانۀ مشهوری دارند در مورد کسی به نام پروکروست. پروکروست، میزبان بسیار خوبی بود و دوست داشت تمام اسباب راحتی مهمانانش را فراهم کند. اما تخخوابش بسیار کوتاه بود. وقتی پروکروست، مهمانِ قدبلندی داشت، کوتاهی تختخواب و عدم تناسبش با قد مهمان، او را میآزرد. در نتیجه، در میانههای شب، دزدانه وارد اتاق مهمان میشد و پاهای او را میبُرید تا با تختخواب متناسب شود.
در مورد اندیشیدن به [ابعاد] PDIA، یادگیری و استفاده از آن، یکی از دلایل [پرداختن ما به] گونهشناسی، شناسایی کنشهایی است متفاوت با آنچه که در بسیاری از نقاط جهان وجود دارد، زیرا الگوهای زیادی [در زمینۀ کنشها] وجود دارد، مثل سازوکارهای مربوط به امور لجستیکی و عملیاتی. افراد معمولاً مسائل واقعیشان را تقلیل میدهند و چنین وانمود میکنند که مسئلهشان، لجستیکی و عملیاتی است و در نتیجه، تکنیکهایی را اقتباس میکنند که وقتی میتوانند مفید باشند که مسئله، لجستیکی باشد و توانمندیِ لجستیکی و عملیاتی برای رویارویی یا آن کمابیش وجود داشته باشد.
اما اگر توانمندی لجستیکی و عملیاتی نداشته باشید یا اگر فعالیت شما اجرایی باشد و ماهیت پیچیدهای داشته باشد به گونهای که کنشگران باید همکاری نزدیک با هم داشته باشند و نتوان آنها را ملزم به تبعیت از بالا کرد، در این دو حالت، به PDIA نیازمند هستید تا میان توانمندی و چالشتان تناسب برقرار کنید. در غیر این صورت، وسوسه خواهید شد که وانمود کنید چالشتان از نوعی متفاوت است و با تکنیکهایی که در دسترستان است میتوان بر آن غلبه کرد. با اینکار، مهمان را با تختخواب متناسب خواهید کرد. اما اینکار، نه شما را خشنود خواهد کرد و نه مهمانتان را.