همکاری بین سازمانی و تشکیل ائتلاف و شبکهسازی به خصوص برای انجام فعالیتهای حمایت و ترویجگری یکی از مصداقهای این ضربالمثل نیجریهای است. سازمانهای مردمنهاد به صورت انفرادی و تنها قدرت کمتری برای تاثیرگذاری بر سیاستهای عمومی و همچنین تغییر رفتار دارند و ائتلافهای سازمانی میتوانند هم صدای آنها را بهتر به گوش جامعه، سیاستگذاران و ذینفعان برساند و هم دامنه و عمق فعالیت را گسترش دهد. اما همیشه تشکیل ائتلاف چارهساز نیست. سازمانهای مردمنهاد باید در ابتدا یک ارزیابی استراتژیک از برنامه خود، انتظاراتی که دارند و همچنین هزینهها و فایدههای ائتلاف را ارزیابی و بعد تصمیمبگیرند که آیا به سراغ همکاری گروهی بروند یا نه.
مزایای تشکیل ائتلاف:
- موجب همکاری سازمانها و گروههایی با مهارتها و تجربههای گوناگون میشود.
- به همکاری میان حامیان و اهداکنندگان مالی، مجریان و سیاستگذاران منجر میشود.
- دوبارهکاری صورت نمیگیرد چون فعالیتهای سازمانها هماهنگ شده است.
- مشارکت میان طیفهای گوناگون بر اعتبار و مشروعیت کارگروهی میافزاید.
- مشارکت گروههای بیشتر به معنی داشتن «صدایی» رساتر و رسانههایی متنوعتر است.
- مشارکت افراد از حوزههای جغرافیایی گوناگون به حرکت شتاب میبخشد و بر افکار عمومی تاثیرگذار است.
- همکاری باعث میشود که تقسیم کار و شراکت در منابع صورت گیرد.
- اثرات هر واکنش منفی از جانب مسئولان و ذینفعان در میان مشارکتکنندگان پراکنده و کمتاثیر میشود.
معایب تشکیل ائتلاف
- مستلزم صرف وقت و انرژی برای مدیریت فعالانه است.
- روند دستیابی به هدف را شاید آهستهتر کند.
- برنامهریزی و توافق حتی در سطح یک مشارکت ساده ممکن است بسیار زمانبر باشد.
- برای رسیدن به دیدگاهی مشترک و برنامهای برای عمل شاید مجبور به مصالحه شوید.
- بعضی شرکتکنندگان شاید بخواهند بیش از آنچه میبخشند دریافت کنند.
- ممکن است که شهرت خاص سازمان شما کمرنگ شود.
- بعضی از شرکتکنندگان شاید در پی این باشند که برای خود وجهه عمومی به دست آورند.
کارهای لازم برای حفظ ائتلاف
مشارکت در شبکه ترویجگری را یک کار اضافی تلقی نکنید. اگر ترویجگری یکی از مسئولیتهای شماست، به عهده گرفتن آن از طریق یک شبکه بخشی از کار شما خواهد بود. وجود شبکهها مستلزم آن است که اعضای یک سازمان بخشی از وقت خود را صرف آن شبکهها کنند.
سازمان خود را در جریان فعالیتهای شبکهای و پیشرفت کارتان قرار دهید. همکاران خود را تشویق به همکاری کنید. اگر چنین کنید در صورتی که در شبکه با تصمیمها/فرآیندهای دشوار سیاسی روبهرو شوید سازمان شما از شما حمایت خواهد کرد. فراموش نکنید: این سازمان شماست که عضوی از اعضای شبکه است و نه شخص شما.
منتظر کار تمام و کمال نمانید. برای به عهده گرفتن فعالیتهای ترویجگری منتظر نشوید تا تمام جنبههای یک کار شبکهای و هدف و راهبرد ترویجگری را سروسامان دهید. به محض آن که زمینههای مشترک میان اعضا تا حدودی روشن شد، میتوانید جلساتی اعم از خصوصی، جلسه با سیاستگذاران برای برقراری ارتباط و جمعآوری اطلاعات برگزار کنید؛ اگر پیش از اقدام و عمل بیش از حد منتظر شوید این خطر وجود دارد که شبکه به ویترینی برای سخنسرایی تبدیل شود. چنین وضعی تمایل اعضا به مشارکت فعالانه را از بین میبرد.
از یک هماهنگکننده شبکه استفاده کنید، حتی اگر به صورت پارهوقت و با حمایت مالی مشترک اعضا باشد. بدون وجود یک هماهنگکننده، برای اعضا بسیار دشوار خواهد بود که در کنار مسئولیتهای خود در سازمانشان، شبکه را هم حفظ کنند و به آن خدمات ارائه دهند.
جایگاه خود را مشخص کنید. وقتی تحت لوای شبکه در جلسات لابیگری شرکت میکنید، به هنگام صحبت مشخص کنید که آیا از طرف سازمانی که شما را استخدام کرده است سخن میگویید و یا از طرف شبکه ترویجگری که سازمان شما عضوی از آن است. نظر دادن درباره موضوعی که شبکه در خصوص آن به دیدگاه واحدی نرسیده است ممکن است هم اعتبار همه شبکه را به شدت خدشهدار کند و هم به سازمانهای عضو که چه بسا با شما همنظر نباشند لطمه بزند.
وقتی مشکلی بروز میکند به آن توجه کنید. یک نشانه آشکار برای این که بدانیم شبکهای یا ائتلافی دچار مشکل است، کاهش اعضای آن است. بعضی از اولین نشانههای هشداردهنده عبارتند از کم شدن اعضای شرکتکننده در جلسات، جلسات تکراری یا جلساتی که جنبه تشریفاتی دارند؛ عنادورزی بر سر قدرت و یا کشمکش میان اعضا؛ نبود شور و شوق در میان اعضا؛ و همچنین تحلیل رفتن غیرقابل قبول منابع سازمان پیشگام بر اثر تلاشهایی که برای تحکیم ائتلاف صورت گرفته است.
هماهنگ کننده به عنوان نقشی کلیدی در ائتلاف
وقتی میخواهید هماهنگکننده تعیین کنید کسی را انتخاب کنید که از عهده رهبری و گرهگشایی گروهی برآید نه این که فقط با مهارتهای اداری آشنا باشد. یک هماهنگکننده باید راه رسیدن به وفاق و همزبانی را هموار کند و در صورتی که اختلاف عقیدهای پیش میآید او حکمیت کند. این کار مهارتهای خاصی را میطلبد. زمانی که اجماع حاصل شد، او باید بتواند شبکه افراد را پشت سر خود متحد کند، بدون آن که بخواهد سلطهگری کند.
هماهنگکننده ممکن است در بیرون از شبکه هم نماینده شبکه محسوب شود. هنگام انتخاب یا استخدام افراد مهارتهایی را در نظر بگیرید که برای این کار ضروری است. وقتی هماهنگکننده را انتخاب یا منصوب کردید و با او در مورد راهبرد ترویجگری شبکه به توافق رسیدید، اجرای سیاستهای راهبردی را فقط به او واگذار نکنید.
هماهنگ کننده را تنها نگذارید. اطمینان حاصل کنید که در جلسات مذاکره و لابیگری یک یا دو نفر از دیگر اعضای شبکه او را همراهی کنند. در غیر این صورت سیاستگذاران شک خواهند کرد که شبکه شما واقعا یک شبکه باشد. گذشته از این، هماهنگکننده باید فقط دیدگاههای مورد اجماع شبکه را نمایندگی کند. اگر سیاستگذاران موضوعاتی را مطرح کنند که در این دیدگاه نمیگنجد، بهتر است هر یک از سازمانها خود پاسخگو باشند.
منبع: