نماد سایت مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

تحلیلی بر کارآمدسازی نظام سیاسی – فاز نخست

داستان ناکارآمدی نظام سیاسی نیز از اینجا شروع می‌شود که پایه‌های اقتدار و مشروعیت حکومت متزلزل می‌شود چون حکومت به تقاضاها و نیازهای مردم و تغییرات اجتماعی بی‌توجهی می‌کند و از سوی دیگر در یک ارتباط مستقیم بین ناکارآمدی اقتصادی و مشروعیت سیاسی، حکومت با ضعف و تهدید مواجهه می‌شود.

مفهوم کارآمدی در سنجش و ارزیابی نظام‌های سیاسی چنان حائز اهمیت است که مفاهیم متعددی در کنار آن همچون حکمرانی خوب رشد کرده است. همچنین تعاریف و ضابطه‌های سطوح متعدد کارآمدی نظام سیاسی شامل ایده، ساختار، کارگزار و رفتار بسط و گسترش یافته است.

تئوری‌های متعددی به موضوع کارآمدی پرداخته‌اند که شش تئوری را می‌توان به طور مشخص نام برد:

  1. تئوری توفیق: توفیقات نهایی ملاک سنجش کارآمدی یک نظام است.
  2. تئوری سیستم: ملاک ارزیابی سنجش مراحل سه گانه «ورودی، عملیات، خروجی» است و ویژگی این تئوری توجه به شرایط محیطی در سنجش کارآمدی است.
  3. تئوری رضایت مردم: عناصر موثر در بقای حکومت مبنای سنجش کارآمدی اند؛ این عناصر می‌تواند مردم، نخبگان و روشنفکران و یا احزاب باشند.
  4. تئوری نسبیت در کارآمدی: کارآمدی حکومت یا سازمان را مسئله‌ی ارزشی تلقی می‌کند.
  5. تئوری عملی کارآمدی: مبتنی بر تئوری ذاتی اعمال ارادی است که به سه رکن (۱) فهم عامل از «وضعیت حقیقی» (۲) فهم عامل از «وضعیت مراد» (۳) «اجرای برنامه» توسط عامل تقسیم می‌شود. بر اساس این سه رکن می‌توان دست به بررسی کارآمدی زد.
  6. تئوری انجام تکلیف: میزان انجام و تحقق تکالیف مبنای کارآمدی نظام است (طارمی، رسول، ۱۳۹۰: ۲۶).

با وجود تئوری‌های متنوع درباره مفاهیم کارآیی و کارآمدی نظام‌های سیاسی-اجتماعی، می‌توان این مفاهیم را در قالب سه رویکرد اساسی (کارکردگرایی، فرهنگی و ساختارگرایی) تقسیم و بررسی کرد (کاشانی، مجید، ۱۳۸۳):

الف) رویکرد کارکردگرایی

حامیان این دیدگاه بر این باورند که کارآمدی، زمانی تحقق می‌یابد که افراد یک جامعه از فرهنگ، باورداشت‌ها و ارزش‌های اجتماعی پذیرفته شده‌ی جامعه در قالب مقررات و قوانین رسمی و هنجارهای موجود، پیروی کنند و هرکس به حفظ نظم اجتماعی کمک کند. بنابراین، کارآمدی به معنای‌ ترکیب کلی ارکان سازمانی و رفتاری است که منجر به حفظ سلامت اجتماعی شود (توسلی، ۱۳۷۵: ۱۲۶).

از آنجا که سلامت جامعه در گرو کارکرد صحیح عناصر و اجزاء، حفظ تعادل و یکپارچگی اجتماعی و هماهنگی با کل با جزء و جزء با کل است، کارآمدی به معنی حکم فرمایی کارآیی و انجام وظایف و مسئولیت‌های به موقع و ثابت هر یک از بخش‌های جامعه، منوط به درک و شناخت تمام ابعاد وجودی جامعه، مقابله با شرایط بیماری آشکار یا پنهان و حفظ سلامت آن است. در نتیجه کارآمدی هم به معنی ملاک‌های تشخیص تعادل و عدم تعادل و هم به معنی ابزار ایجاد شرایط بهنجار و تعادل اجتماعی است (جانسون، ۱۳۷۱: ۱۱۲).

ب) رویکرد فرهنگی

از دیدگاهی دیگر، کارآمدی یک مفهوم فرهنگی است. در یک سوی این مفهوم، خرده فرهنگ ها، افکار، عقاید، ارزش‌ها، ایدئولوژی و شیوه‌های سنتی ثبات یافته و در سوی دیگر، خرده فرهنگ‌ها، افکار، عقاید، ارزش‌ها و شیوه‌های مدرن و هنوز پذیرفته نشده، قرار گرفته‌اند. در تعریف کارآمدی صرفاً اینکه چه چیزی کارآمد است مطرح نیست، اینکه کارآمدی چه ذات و ماهیتی دارد نیز مطرح است. در این صورت کارآمدی به معنی تطبیق با مقتضیات یا شرایط فرهنگی جدید جامعه و توانایی حل مشکلات فرهنگی است که برای یک جامعه پیش می‌آید. در بحث از چیستی و ماهیت کارآمدی چه بسیارند عناصر و ابزارهایی که در نظام تغییر و تحول خرده فرهنگ‌ها و در روند نقل و انتقال ارتباطات جهانی و فرامرزی، موجودیت و اصالت خود را از دست می‌دهند و یا به عنوان بدیهیات در درون ساخت جدید استحاله می‌شوند.

پ) رویکرد ساختارگرایی

اگر کارآمدی نظام سیاسی را بر اساس دیدگاه کلان و در درون مرزهای یک کشور تعریف کنیم، با امری سر و کار خواهیم داشت که در تک تک افراد آن کشور تجلی یافته است؛ یعنی کارآمدی نهادینه شده نظام در همه ارکان سیاسی و حکومتی، که مسلماً بر یک ساختار سیاسی مشخص، نمود عینی دارد. کارآمدی نظام سیاسی در صورتی به وجود می‌آید که دو طرف کارآمدی-فرد و ساختارِ کارآمد، و فرد و ساختار در معرض کارآمدی- ادبیات کاملاً مشترک و آمادگی پذیرش و هضم فکری همه فعالیت‌های و ارکان یکدیگر را داشته باشند. به علاوه در رویکرد سیاسی، محقق بیش از هر چیز با ساختارهای رسمی قانونی و ابزارهای تعریف شده و مشخص سروکار دارد.

علل ناکارآمدی نظام سیاسی ایران

تاکنون درباره مفاهیم، تئوری‌ها و رویکردهای موجود در موضوع کارآمدی صحبت شد. حال سوال ما این است که ما ایرانیان، نظام سیاسی خود را در این چارچوب چگونه می‌بینیم. اندیشمندان و متفکران ایرانی از چه منظری ناکارآمدی نظام سیاسی را تحلیل و تبیین می‌کنند. آیا می‌توان علل ناکارآمدی نظام سیاسی و راهکارهای برون رفت از این وضعیت را بررسی  و ارائه کرد؟

بدین منظور، این گزارش تهیه شده است. منابع مورد استناد این گزارش حاصل جستجوی کلیدواژه‌های «کارآمد»، «ناکارآمدی» و «بحران سیاسی» در پایگاه‌های اطلاعاتی زیر است:

در این گزارش داده‌های خام از این منابع طبقه بندی شده است و در سه گزارش بهم پیوسته دیگر، این داده‌ها تکمیل و تحلیل شده است.

آنچه که در این گزارش خواهید خواند، چهار علل ناکارآمدی نظام سیاسی به این ترتیب تقسیم شده و هسته مرکزی آن تبیین ذکر شده است:

در انتهای گزارش نیز  طبقه‌بندی از راهکارهای ارائه شده، ذکر شده است که عبارتند از:

برای مطالعه کامل فاز نخست، گزارش‌های «تحلیلی بر کارآمدسازی نظام سیاسی در ایران»، می‌توانید از لینک زیر متن کامل آن را دانلود کنید.

دریافت کامل متن گزارش کارشناسی تحلیلی بر کارآمدسازی – فاز ۱