نماد سایت مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

فقر فرهنگی ، فقر مادی و فلسفه وجودی دولت ها

فقر فرهنگی- مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

بازماندگی از تحصیل دلایل گوناگون دارد. یک عامل آن فقر است. اما فقر فرهنگی، شرایط دشوار زندگی، اقلیم، زندگی در نقاط صعب‌العبور، بیماری و بی‌اطلاعی از اهمیت و ضرورت آموزش عوامل دیگر آن است. مردم مطمئن باشند این طرح‌ها هوشمندانه، دقیق، سالم و امانتدارانه اجرا می‌شود و تأثیر معنی‌داری در توانمندسازی کودکان محروم خواهد داشت.

عامل بازماندگی از تحصیل، هرچه باشد، دولت‌ها در برابر آن مسئولند. اگر خانواده‌ای در نقطه‌ای دور دست و صعب‌العبور زندگی می‌کند، اگر عشایر کوچنده‌اند، اگر برخی به خاطر طمع‌ورزی از کودکانشان به عنوان کودک کار استفاده می‌کنند، اگر از سر فقر و استیصال همان کار را می‌کنند، اگر برخی کودکان مشکل جمعی دارند و نمی‌توانند مسیر خانه تا مدرسه را طی کنند، دولت در برابر همه این‌ها مسئول است. اساساً فلسفه وجودی دولت‌ها برای یافتن راه حل و اجرای آن است.

دولت‌ها که فقط برای بیانیه دادن برسرکار نمی‌آیند. فقر فرهنگی را دولت‌ها باید با آموزش مستمر رفع کنند، فقر مادی را باید با کارآفرینی و حمایت‌های مستقیم جبران کنند. مسیر صعب‌العبور را با راهسازی برطرف کنند و کودکان کار را دولت‌ها باید با حمایت و اقتدار به مدرسه برگردانند و خلاصه اطفال‌گریزان را که به خاطر سرد و صعب بودن کتاب‌ها و کلاس‌ها، از درس دور می‌مانند، با زمزمه محبت معلم‌های برگزیده و آموزش‌یافته و با انگیزه و متعهد به مدرسه آورند.

ما، در ایران، کمبود مدرسه و میز و نیمکت نداریم. درست است که بسیاری مدارس از استاندارد لازمه برخوردار نیستند یا فرسوده‌اند، اما به قدری خیر مدرسه‌ساز داریم که کانون خیرین مدرسه‌ساز و انجمن خیرین مدرسه‌ساز تشکیل داده‌اند.

همه‌ی مشکل سیاست‌گذاری، هماهنگی و اجراست. مدارس ما باید به سطح مدارس مدرن بین‌المللی برسند. خیرین که فقط برای در و دیوار هزینه نمی‌کنند. اگر وزارت آموزش‌ و‌ پرورش آنها را متقاعد کند که سرمایه‌گذاری در هوشمند‌کردن مدارس، تجهیز مدارس به امکانات دیجیتال، تجهیز دانش‌آموزان و حتی سرمایه‌گذاری برای بورسیه‌کردن معلم‌های توانا و مسلط، اهمیتش امروز، بیشتر از سرمایه‌گذاری برای آجر و آهن مدرسه است، قطعاً آنها همراهی می‌کنند. یقیناً همراهی می‌کنند. حتی مردم هم همراهی می‌کنند. کافیست طرح هوشیارانه‌ای ارائه شود برای مشارکت اقشار متوسط به بالا در سرمایه‌گذاری آموزشی. تردیدی نیست که عمده مردم همراه خواهند بود. مشروط بر اینکه مردم مطمئن باشند این طرح‌ها هوشمندانه، دقیق، سالم و امانتدارانه اجرا می‌شود و تأثیر معنی‌داری در توانمندسازی کودکان محروم خواهد داشت. دولت‌ها که فقط برای بیانیه دادن برسرکار نمی‌آیند. فقر فرهنگی را دولت‌ها باید با آموزش مستمر رفع کنند، فقر مادی را باید با کارآفرینی و حمایت‌های مستقیم جبران کنند

اخیراً فروشگاه زنجیره‌ای رفاه با مشارکت یونیسف و هلال احمر طرحی را به نام «پویش برای مادران» اجرا کرده است. در این روش، در کنار صندوق‌های فروش، برگه‌های هزار، دو هزار و پنج‌هزار تومانی قرار دارد تا افراد در هنگام خرید کالا به هر میزان که بخواهند از این برگه‌ها خرید کنند و مبلغش را با هزینه کالاهایشان یکجا بپردازند. آن فروشگاه نیز دو برابر مبالغ جمع‌آوری شده را به آن می‌افزاید و همه این پول صرف تغذیه مادران شیرده محروم از تغذیه مناسب می‌شود. این کاری فوق‌العاده انسانی و به جاست وقتی بدانیم که سوء‌ تغذیه مادران، بر یک نسل تأثیر مخرب می‌گذارد؛ وقتی بدانیم نوزادان هیچ‌گناهی ندارند که در منطقه یا خانواده محروم پا به حیات گذاشته‌اند… عین‌ همین طرح را می‌توان برای تحصیل کودکان ارائه کرد. البته تحصیل کودکان وظیفه دولت است اما مردم می‌‌توانند و می‌خواهند که برای تحصیل کودکان سرزمین خود به دولت‌ها کمک کنند. می‌توانند در فروشگاه‌های بزرگ کالاهایی که به کودکان مربوط است، از جمله اسباب‌بازی، لوازم‌‌التحریر، کالسکه و دوچرخه و لباس، پای صندوق سازو کاری طراحی کرد که افراد در هنگام خرید، مبلغی هم به دلخواه صرف تأمین همین لوازم برای کودکان محروم کنند.

مردم، اگر از سلامت و امانتداری این طرح‌ها اطمینان داشته باشند، حتی در شرایط تنگنای اقتصادی، همت خواهند کرد. مشارکت خواهند کرد. همیاری و مشارکت، زیباترین خصیصه زندگی اجتماعی است. این‌ها کارهایی است که مشارکت را افزایش می‌دهد، مهربانی را ترویج می‌کند، احساس تعهد و مسئولیت را بالا می‌برد احساس تعلق را قوت و غنا می‌بخشد و یک ملت را همیشه در پویش نگه می‌دارد.

این کارها را باید کرد. خیلی کارها را باید کرد. همت می‌خواهد و احساس همبستگی و دلسوزی و دلبستگی و البته نگرانی. به‌ویژه اگر بدانیم ۱۴۲ هزار نفر عدد درشتی است. جمعیت یک شهر است.

 

نویسنده: علیرضا خانی