نابسامانیها و بحرانهای فراگیر که پس از حمله قوای متفقین به ایران، در طول جنگ جهانی دوم به وجود آمد، بحرانهای اقتصادی و اجتماعی عظیمی را در کشور پدید آورد. احتکار و کمبود مواد غذایی، کاهش ارزش پول، ایجاد تورم و عدم تعادل بین دستمزدهای دریافتی و هزینه زندگی، بحران بیکاری برآمده از پایان جنگ جهانی دوم، کاهش تولید در کارخانهها و کارگاههای صنعتی، بروز قحطی و خشکسالی و اشاعه بیماریهای واگیردار ازجمله مسائلی بود که جامعه ایران در اوایل دوره محمدرضا شاه با آن دستوپنجه نرم میکرد. این شرایط بر ضرورت توجه بیشتر دولت و نهادهای خصوصی بر مسئله حمایت و امداد اجتماعی تأکید میکرد.
در سالهای پس از کودتای ۱۳۳۲، به دلیل نفوذ آمریکا در ایران و تلاش برای از بین بردن خطر کمونیسم در کشورهای جهان سوم، دولتها توجه بیشتری به امور رفاهی نشان دادند تا با فراهم آوردن تأمین اجتماعی و حمایت از اقشار اجتماعی، مانع از تقویت جریانهای کمونیستی شوند.
در سالهای پس از کودتای ۱۳۳۲، به دلیل نفوذ آمریکا در ایران و تلاش برای از بین بردن خطر کمونیسم در کشورهای جهان سوم، دولتها توجه بیشتری به امور رفاهی نشان دادند تا با فراهم آوردن تأمین اجتماعی و حمایت از اقشار اجتماعی، مانع از تقویت جریانهای کمونیستی شوند. از طرفی دیگر، افزایش درآمدهای نفتی ایران سالبهسال امکان نوسازی جامعه را بیشتر میکرد و بهتبع آن، توجه دولتها در حوزه امور رفاهی را افزایش میداد؛ بنابراین در این وضعیت، حوزه حمایتهای اجتماعی گستردهتر شد. در پی تحولاتی که با سیاستگذاریهای کلان کشور در پی اجرای اصول انقلاب سفید در حوزه رفاه و بهداشت در کشور حاصل شد، دولت در عین حمایت از ایجاد مؤسسات خیریه کوچک با اهداف محدود، بر آن شد تا از ایجاد مؤسسات رفاهی خرد بهسوی ایجاد مؤسسات رفاهی کلان نظیر جمعیتهای حمایتی، انجمنهای سراسری و صندوقهایی در سطح کشوری گام بردارد تا هدایت امور خیریه و عامالمنفعه از طریق این مؤسسات میسر گردد.
بهطورکلی مؤسسات دولتی و نیمهدولتی در دوره پهلوی دوم که در حوزه نظام حمایت اجتماعی فعالیت میکردند را میتوان به سه دسته کلی تقسیم نمود. نخست مؤسساتی که در زمینه رفاهی فعالیت داشتند و دوم مؤسساتی که برنامههای درمانی و بهداشتی را پیش میبردند و سوم مؤسساتی که بهصورت مستقل در رابطه با مسائل رفاه اجتماعی تأسیس شدند.
مؤسسات خیریه رفاهی دولتی و نیمهدولتی
سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی
این سازمان در سال ۱۳۲۵ ش. با نام انجمن خدمات اجتماعی تأسیس شد و در سال ۱۳۳۲ ش. نام آن به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تغییر پیدا کرد. مهمترین اهداف این سازمان کمک به بهبود وضعیت بهداشت کشور و درمان بیماران بینوا و درماندگان و ترفیه آسایش حال نیازمندان و مستمندان آن بود.
بنیاد پهلوی
بنیاد پهلوی در سال ۱۳۳۷ ش. از اموال موقوفه خاندان پهلوی تأسیس شد و هدف آن انجام امور خیریه و حمایت از مستمندان بود. هرچند که پیرامون رانتها و فسادهای مربوط به این بنیاد شواهد زیادی وجود دارد. در وقف نامه این بنیاد پنج حوزه مصرف مشخص شده بود که سه مورد اول آن در حوزه امور حمایتی و امدادی بود: ۱- بهداشت؛ ۲- توسعه فرهنگ؛ ۳- کمک به مستمندان؛ ۴- امور مذهبی؛ ۵- امور اجتماعی.
صندوق تعاون روستایی
این صندوق در سال ۱۳۲۵ ش. برای حمایت از روستاییان (کارگران بخش کشاورزی) و خرده مالکان ایجاد شد و مهمترین وظایف آن، سرپرستی مجانی اشخاص محلی علیل و آنهایی که بر اثر سوانح غیرمترقبه فاقد قدرت کار میشدند، نگهداری پیران بیبضاعت و بیسرپرست، نگاهداری و تربیت اطفال یتیم و تهیه وسایل کار آنها و نگهداری بیماران بیبضاعت، ایجاد ساختمان و تأسیس کودکستان، دبستان، بیمارستان و داروخانه و استخدام پزشک سیار و ایجاد بیمههای اجتماعی ذکر شده بود.
هیئت تعاون عمومی
این سازمان در سال ۱۳۲۹ ش. تأسیس شد و وظیفه مبارزه با تکدی و ولگردی، جمعآوری مستمندان بیسرپرست در درجه اول و جمعآوری بیکاران در درجه دوم و اشتغال آنها به کارهای مناسب، جمعآوری عجزه و گدایانی که قادر به کار نبودند و تعلیم و تربیت آنها و وادار کردن این قبیل اشخاص انجام فرایض دینی و مذهبی و تهیه جا و تمرکز آنان در نقاط مناسب را بر عهده داشت.
کمیسیون کمک به مستمندان
این کمیسیون در سال ۱۳۳۱ ش. تأسیس شد و وظیفه آن سامان دادن به وضعیت متکدیان، ایجاد گرمخانه و تهیه غذا و پوشاک برای آنها و فراهم آوردن ابزار و شرایط کار برای مستمندان و بیکاران بود.
بنگاه تعاون و صنایع زندانیان
این بنگاه در سال ۱۳۳۳ ش. تأسیس شد و هدف آن به کار گماردن زندانیان در کارخانجات، کارگاهها و صنایع مختلف بود.
آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی
این آموزشگاه در سال ۱۳۳۷ ش. توسط ستّاره فرمانفرمائیان در کنار ساختمان وزارت کار و امور اجتماعی تأسیس شد و در زمینه مددکاری اجتماعی و خدمات رفاهی فعالیتهای زیادی را به انجام رساند.
کانون کارآموزی کشور
این کانون در سال ۱۳۳۷ ش. به منظور نگهداری از گدایان و افراد ولگرد و کمک به درماندگان و بیکاران و کسانی که قادر به فعالیت و کار نبودند، تأسیس شد و در اصفهان، فارس، خراسان، گیلان، مازندران، سیستان و بلوچستان، کرمانشاهان، خوزستان، کرمان، کردستان، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی شعبی دایر کرد و فعالیتهایی را در زمینه آموزش، ورزش، مددکاری و فعالیتهای رفاه اجتماعی انجام داد.
جمعیت حمایت از زندانیان
این جمعیت در سال ۱۳۱۸ ش. آغاز به کار کرد و در سال ۱۳۳۸ ش. دارای تشکیلات نوین شد. خدمات این مرکز از نوع اجتماعی و تربیتی بود و وظایفش، راهنمایی و تهذیب اخلاق زندانیان، آموزش حرفهای به زندانیان، کاریابی برای زندانیان آزادشده، کمک نقدی به خانواده زندانیان آزاد شده، کمک نقدی به خانواده زندانیان مستمند، کمک بخش خصوصی برای زندانیان مبتلا به بیماریهای روانی بود.
سازمان تربیتی شهرداری تهران
این سازمان در سال ۱۳۴۰ ش. به منظور ارائه خدمات اجتماعی راهاندازی شد و چندین پرورشگاه، مهدکودک و شیرخوارگاه را اداره میکرد. در این پرورشگاهها دو هزار کودک و نوجوان تا هفدهسالگی نگهداری میشدند.
آموزشگاه نابینایان رضا پهلوی
این آموزشگاه در سال ۱۳۴۰ ش. تأسیس شد و هدف از ایجاد آن، تعلیم و تربیت و آموزش حرفهای نابینایان جهت فراهم آوردن امکانات ورود و اشتغال آنان در جامعه بود.
جمعیت حمایت از کودکان بیسرپرست
این گروه در سال ۱۳۴۴ ش. به منظور جمعآوری، نگهداری و تربیت کودکانی که ولی خاص یا سرپرست صالحی نداشتند، تشکیل گردید.
انجمن توانبخشی وابسته به وزارت رفاه اجتماعی
این انجمن در سال ۱۳۴۶ ش. تأسیس شد و وظایف آن درمان، تقویت روحی و آماده کردن معلولان برای بازگرداندن آنها به فعالیت اجتماعی بود.
صندوق تأمین آموزش فرزندان کارگران
این صندوق در سال ۱۳۵۱ ش. ایجاد شد و به فرزندان کارگران مشمول قانون بیمههای اجتماعی که ضمن تحصیل در دورههای ابتدایی با راهنمایی تحصیلی از طریق آزمایشهای مربوط، افراد مستعد و باهوشی تشخیص داده میشدند، تسهیلات تحصیلی ویژهای اعطا میکرد.
مؤسسات حمایتی- بهداشتی دولتی- نیمهدولتی
بنگاه حمایت مادران و نوزادان
این بنگاه که در سال ۱۳۱۹ ش. به فرمان رضاشاه تأسیسشده بود، پس از اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ دچار بحران مالی شد تا اینکه در سال ۱۳۲۵ ش. درآمد بنگاه اعانه ملی (فروش بلیتهای بختآزمایی) و سینماها به این سازمان اختصاص یافت که باعث ساخت ساختمان مرکزی، درمانگاه و زایشگاه شد. این بنگاه با هدف آموزش و تغذیه کودکان و پیشگیری از زایمانهای مکرر و تأسیس آموزشگاه بهیاری و دوره آموزشی دو ساله برای تربیت پرستار و بهیار و ماما، خدمات رفاهی خود را ارائه میداد.
بنگاه حمایت از بینوایان
بنگاهی که در سال ۱۳۲۴ ش. رسمیت یافت و هدف آن گردآوری، نگهداری و حمایت از گدایان و افراد بینوا بود.
انجمن ملی حمایت کودکان
این انجمن در سال ۱۳۳۱ ش. تأسیس شد و به فعالیت در زمینه بهبود زندگی و پرورش استعداد و تندرستی کودکان پرداخت. هدف غایی این انجمن، تربیت کادر فنی برای مؤسسات مخصوص نگهداری کودکان، نگهداری و آموزش کودکان عقبافتاده، بررسی و مطالعه امور مربوط به کودکان عقبمانده، مطالعه و تهیه طرح در جهت بهبود وضع زندگی کودکان و اجرای برخی از طرحها در حدود امکانات انجمن بود.
جمعیت خیریه فرح پهلوی
این جمعیت در سال ۱۳۱۹ ش. شروع به کار کرد و در ابتدا ریاست آن به فوزیه، همسر اول محمدرضا شاه، سپس ثریا و در نهایت فرح واگذار شد. هدف از تشکیل این جمعیت، پرورش و آموزش کودکان و نوجوانانی بود که به عللی در عرصه زندگی بیپناه شده و از نعمت سرپرستی مؤثر خانواده محروم مانده بودند.
جمعیت کمک به جذامیان
این جمعیت در سال ۱۳۳۹ ش. به منظور کمک به جذامیان کشور و تأمین رفاه و آسایش آنان، مخصوصاً از حیث مسکن و اشتغال به شغل مناسب به نحوی که امیدوار به آینده خود شوند، از لحاظ روحی و جسمی تقویت گردند و عضو مفیدی برای جامعه شوند، تحت ریاست فرح تشکیل شد.
فدراسیون ورزشی کرولالهای ایران
این فدراسیون سازمانی مستقل بود که در سال ۱۳۳۴ ش. بهمنظور پیشرفت و توسعه ورزش افراد کر و لال ایران بر پایه مقررات و اصول بینالمللی تأسیس گردید. این سازمان عضو فدراسیون بینالمللی ورزشی کرولالها وابسته به کمیته ملی المپیک ایران بود که زیر نظر سازمان تربیتبدنی ایران اداره میشد. اگرچه این سازمان وظایف ورزشی داشت، اما در زمینه حمایتهای فرهنگی و تعلیم و تربیتی از افراد کرولال نیز فعالیت وسیعی داشت.
سازمان کمکهای بهداشتی و درمانی کشور
این سازمان در سال ۱۳۴۸ ش. برای انتخاب تدابیر لازم جهت هماهنگی بیشتر در دستگاههای بهداشتی و درمانی و انجام کمکهای بهداشتی و درمانی و تأسیس درمانگاهها و بیمارستانها در سراسر کشور و کمک به خانواده بیماران تشکیل شد.
جمعیت حمایت از آسیب دیدگان سوختگی
این جمعیت در سال ۱۳۴۴ ش. شد که ذیل مؤسسات وابسته به دفتر مخصوص فرح پهلوی قرار داشت.
جمعیت ملی مبارزه با سرطان
این جمعیت در سال ۱۳۴۶ ش. به منظور تقویت مؤسسات درمانی کشور که با بیماران سرطانی سروکار داشتند، گسترش مراکز تشخیص به موقع سرطان و درمان موارد مکشوفه، ایجاد آسایشگاه مخصوص بیماران سرطانی و آموزش همگانی و فنی تأسیس شد.
مرکز طبی کودکان
این مرکز یک مؤسسه دولتی مستقل بود که در اسفندماه ۱۳۴۶ ش. ایجاد شد و هدف آن تأمین بهداشت کودکان از طریق جلب کمکهای مادی و معنوی سازمانها، مؤسسات و اشخاص خیّر و صرف آن در ادامه فعالیت و توسعه مرکز طبی کودکان بود.
بیمارستان معتادین ونک
این بیمارستان در اواخر دهه ۴۰ شمسی تأسیس شد. هدف از ایجاد این مرکز، بازپروری معتادان و آماده ساختن آنها برای ورود به اجتماع بود. بخشی از مددکاران این بیمارستان را فارغالتحصیلان آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی تهران تشکیل میدادند.[۱]
سازمانهای مستقل تأمین اجتماعی و امور رفاهی دولتی
قوانین مختلف مصوب در حوزه تأمین اجتماعی در ایران از دوران پس از مشروطه و فعالیت گروههای دولتی- نیمهدولتی و خصوصی و عامالمنفعه در حوزه رفاه اجتماعی، حکومت را به سمت تشکیل نهادهای رسمی متولی امر تأمین اجتماعی سوق داد و سازمانهایی شکل گرفت که بهطور ویژه و خاص، فعالیتهای رفاهی انجام میدادند. این مسئله در دهه ۵۰ شمسی نمود یافت و نهادهای مختص به تأمین اجتماعی ایجاد شدند. این سازمانها عبارت بودند از:
وزارت رفاه اجتماعی
تشکیل وزارت رفاه در سال ۱۳۵۳ ش. را میتوان مهمترین اقدام دولت در راستای تمرکز و ساماندهی فعالیتهای حوزه رفاه و تأمین اجتماعی دانست. بهموجب قانون وزارت رفاه اجتماعی، برخی از سازمانها و نهادهای دولتی از وزارتخانههای کار و امور اجتماعی، بهداری و تعاون و امور روستاها جدا شدند و ذیل وزارت رفاه اجتماعی قرار گرفتند. طبق ماده یک قانون این وزارتخانه، تأمین بیمه درمان همگانی، فراهم کردن تأمینهای اجتماعی از قبیل بیمههای اجتماعی و حمایتهای اجتماعی، تأمین خدمات رفاهی برای گروههای سنی و خانوادهها، تأمین خدمات توانبخشی، نظارت بر سازمانهای رفاهی غیردولتی، درمان معتادان، عضویت در سازمانهای بینالمللی و اجرای برنامههای رفاهی مصوب شورای عالی رفاه اجتماعی از مأموریتهای این نهاد تازه تأسیس بود.
در زمینه حمایت اجتماعی، وزارت رفاه به اعطای انواع کمکها به افراد خانوادههای نیازمند و ایجاد و گسترش صندوقهای حمایت و برقراری مستمریها، بهاستثنای صندوقهای بازنشستگی کل کشور و مؤسسات و شرکتهای دولتی پرداخت. همچنین برای کلیه گروههای سنی و خانوادهها از طریق ایجاد و تعمیر مراکز رفاه خانواده، مهدهای کودک، خانهها و باشگاههای جوانان و پیران به حمایت از آنان پرداخت. تأمین خدمات توانبخشی نسبت به معلولان جسمی و روانی و اجتماعی و درمان معتادان به مواد مخدر و الکل و توانبخشی آنان برخی دیگر از خدمات در حوزه حمایت اجتماعی بود. از سوی دیگر بهموجب ماده پنجم قانون وزارت رفاه اجتماعی مکلف شد که تسهیلات و کمکهای لازم برای ایجاد و ادامه فعالیت مؤسسات رفاهی بخش غیردولتی فراهم آورد.
سازمان تأمین خدمات رفاهی
در بهمنماه ۱۳۵۳ دو لایحه از سوی وزارت رفاه اجتماعی به مجلس ارائه شد که یکی در خصوص تأسیس سازمان تأمین اجتماعی و دیگری در مورد تشکیل سازمان تأمین خدمات رفاهی بود. سازمان تأمین اجتماعی[۲] بر امور بیمههای اجتماعی و تعمیم آن تمرکز داشت و سازمان خدمات رفاهی در راستای ساماندهی امور حمایتی تأسیس شد.
قانون سازمان تأمین خدمات رفاهی در اسفند ۱۳۵۳ تصویب شد. بهموجب ماده یکم این قانون، این سازمان وابسته به وزارت رفاه اجتماعی بود و بهمنظور تأمین خدمات رفاهی برای افراد و گروههای نیازمند جامعه و تأمین حداقلی امور رفاهی آنان تشکیلشده بود.
وزارت بهداری و بهزیستی
در سال ۱۳۵۵ ش. وزارت تازه تأسیس رفاه اجتماعی منحل و در وزارت بهداری و بهزیستی ادغام شد. این سازمان بهمنظور تأمین بهداشت و رفاه اجتماعی و خدمات درمانی و توانبخشی و تأمین اجتماعی و تنظیم خانواده و امور جمعیت و همچنین انجام سایر وظایفی که بهموجب قوانین مربوط به آن عهده وزارت بهداری و وزارت رفاه اجتماعی گذاشتهشده بود و نیز ایجاد نظام هماهنگ در اجرای خدمات مذکور، وزارت بهداری و بهزیستی تشکیل شد.
یادداشت قبلی را با این عنوان «نظام حمایت اجتماعی در دوره پهلوی اول» بخوانید.
یادداشت شماره یک را با این عنوان «شکلگیری نظام حمایت اجتماعی در ایران جدید» بخوانید.
پانوشت:
این یادداشت از یکی از فصول طرح مطالعاتی «نگاهی به تاریخ رفاه و نظام حمایت اجتماعی در ایران معاصر» (معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با همکاری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه، پژوهشگران: دکتر محمدعلی اکبری، میثم امانی، ۱۴۰۰-۱۳۹۹) استخراجشده است.
منابع
- امیدی، رضا؛ تحولات سیاستگذاری اجتماعی در عصر پهلوی: فرازوفرود رابطه دولت و ملت، فصلنامه برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی، سال هفتم، شماره ۲۸، پاییز ۱۳۹۵٫
- اکبری، محمدعلی؛ بررسی برنامهریزی دولتی در حوزه تأمین اجتماعی ایران، ج ۱ تهران: مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی، ۱۳۸۳٫
- ملکزاده، مؤسسات خیریه رفاهی- بهداشتی ایران در دوران پهلوی دوم (۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ شمسی)، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۷٫
- نجاتی، غلامرضا تاریخ سیاسی بیستوپنجساله ایران: از کودتا تا انقلاب، ج ۱، تهران، ۱۳۷۱٫
- نوری، درخشان؛ برنامه رفاه اجتماعی در دوره پهلوی دوم: مطالعه موردی تغذیه کودکان و اقدامات انجمن ملی حمایت کودکان، نشریه تاریخ روایی، زمستان ۱۳۹۶، دوره دوم، شماره ۷.
- https://rc.majlis.ir/fa/law/show/97462
- https://rch.ac.ir/article/Details/11689
- [۱]. جدا از مراکز مذکور، مؤسسات دیگری نیز در حوزه خدمات بهداشتی و حمایت اجتماعی از گروههای آسیبپذیر جامعه فعالیت میکردند که شماری از آنان عبارتاند از: بیمارستان شهرداری (۱۳۲۰ ش.)، بیمارستان بیماریهای آمیزشی (۱۳۲۰ ش.)، شیرخوارگاه تجریش (۱۳۲۰ ش.)، نوانخانه باغ پوستی (۱۳۲۰ ش.)، آموزشگاه بینوایان (۱۳۲۰ ش.)، آسایشگاه نیاوران (تأسیس در دوران اشغال ۱۳۲۴- ۱۳۲۰ ش.)، آسایشگاه فرحآباد (۱۳۲۴ ش.)، بیمارستان صد تختخوابی شفا (۱۳۲۱ ش.)، انجمن خیریه اشرف پهلوی (۱۳۲۱ ش.)، بنگاه نیکوکاری شمس پهلوی (۱۳۲۱ ش.)، بیمارستان سیصد تختخوابی (۱۳۲۲ ش.)، جمعیت مبارزه با سل و حمایت مسلولین (۱۳۲۲ ش.)، بیمارستان توانبخشی معتادین در یافتآباد (۱۳۵۴ ش.).
- [۲]. سازمان تأمین اجتماعی در سال ۱۳۵۴ ش. با ادغام “سازمان بیمههای اجتماعی” و “سازمان بیمههای اجتماعی روستاییان” تأسیس شد.