دستگاههای نظری ازجمله استبداد شرقی، استبداد آسیایی، شیوه تولید آسیایی، سلطانیسم، پاتریمونیالیسم و فرمهای ایرانیزه شده آنها ازجمله «ایران، جامعه کوتاهمدت» و «جامعه کلنگی»، با ارجاع به ذاتانگاری و ایستایی جامعه ایرانی که ویژگیهایی نظیر کمبود و پراکندگی منابع آبی، نظام پدرسالارانه، قدرت نامحدود پادشاه، فقدان شاکله طبقاتی و عدم شکلگیری فئودالیسم اروپایی در ایران، توضیح ایران ذیل جوامع هیدرولیکی و … در خود داراست، تلاش کرده تا شابلون اروپامحورانهای بر واقعیت تاریخی ایران بگذارد و از پسِ عینک این رهیافتهای نظری، چرایی وضعیت کنونی و عدم امکان مشروطسازی قدرت را توضیح دهد.
مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه، با ایجاد تشکیک و تردید در این شابلونهای نظری که از قضا از مقبولیت بسیاری نیز برخوردارند، و در پی بازسازی مبانی نظری خود ذیل دوگانه حکومت قوی-جامعهی توانمند، تلاش کرده تا از خوانشهای ایدئولوژیک و متصلب از تاریخ ایران، در وهله اول آشنازدایی کرده و با دیگر، با خوانشی پدیدارشناسانه و با به تعلیق درآوردن همه دانستههای پیشین، چشم در چشم واقعیت دور و نزدیک، بیهیچ قضاوتی پیشینی و از منظری تازه، تاریخ ایران را از خلالِ گفتگو با متفکران و پژوهشگران، باز بخواند.
در جلد اول اثر دوجلدیِ «در جستجوی سعادت عمومی»، بیش از بیست متفکر در دیسیپلینهای گوناگون تاریخ، علوم سیاسی، جامعهشناسی و … به چهار پرسش مشخص پاسخ گفتهاند. این چهار پرسش بدین قرار بوده است:
۱- تئوری متفکرانی نظیر مارکس، ویتفوگل، وبر، منتسکیو و … در تحلیل ساخت سیاسی ایران، چه ظرفیتهایی دارند؟ مطابق این نظریهها در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران، روند مشروطسازی قدرت با انسداد مواجه میشود. تحلیل شما از این رهیافتهای نظری و ماحصل آنها چیست؟
۲- درونمایه این نظریات این بوده که در کشورهایی نظیر ایران بنا به علل مختلف ازجمله فقدان ساخت طبقاتی، موقعیت جغرافیایی، ساختار فرهنگی و …، شاهد پیدایش گونهای دسپوتیسم هستیم که مانعی مقابل شکلگیری مالکیت خصوصی و مشروطسازی قدرت در ایران شده است. ازاینرو، چنانچه قائل به امکان مشروط کردن قدرت در ایران باشیم، نارسایی و ایراد نظریهپردازان مذکور چیست؟
۳- مشروط کردنِ قدرت در ایران در چه شرایطی امکانپذیر بوده و در چه شرایطی با موانع مواجه است؟
۴- در شرایط انسداد در روند مشروطسازی قدرت و در چارچوب حکومتِ غیر مشروطه، چه مسیر بدیلی را برای توسعه ایران میتوانیم متصور باشیم؟
از خلالِ این پرسشهای چهارگانه، با متفکرانی نظیر ناصر صدقی، عباس منوچهری، احمد نقیبزاده، حجت کاظمی، بهروز علیخانی، محسن خلیلی، محمد ستاریفر، محمدعلی اکبری، بهروز هادی زنوز، هادی صالحی اصفهانی، حسین آبادیان، هاشم آقاجری، تقی آزادارمکی، حاتم قادری، علی رضاقلی، احمدزیدآبادی، مقصود فراستخواه، احسان شریعتی، حسن قاضی مرادی، رحمان قهرمانپور و علیرضا صحرایی، گفتگو کردهایم و آنها هریک به سهم خود تلاش کردهاند تا به نحوی غیرشرقشناسانه و با بازخوانی انتقادی نظریات اروپامحور، تاریخ ایران را از منظری تازه، روایت کنند.
در بخشی از مقدمهای که توسط دکتر احمد میدری (مدیر طرح) بر این کتاب نوشته شده است، میخوانیم: «اکثر مصاحبهشوندگان بر این باورند که نظریهپردازانِ استبداد شرقی در درک قیدوبندهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که پادشاهان ایران با آن روبرو بودهاند، به خطا رفتهاند. آن چیزی که تاریخ ایران را متمایز میسازد، ماهیت قدرت نیست. قدرت حاکم در تاریخ ایران، مطلقالعنان و بیقیدوشرط نبوده است. آنچه موجب سرنوشت متفاوت اقتصادی و سیاسی شده، مجموعهای از حوادث بوده که مسیر ایران را با مسیری که کشورهای غربی طی کردهاند، متفاوت ساخته است.» (صص ۱۹ و ۲۰)
جلد نخست «در جستجوی سعادت عمومی» که مجموعه گفتگوها با صاحبنظران بوده، با زیر عنوانِ «بازخوانیِ انتقادی مشروطسازی قدرت» در ۳۳۷ صفحه و به قیمت ۷۵ هزار تومان، به همت مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی و توسط انتشارات روزنه، در اختیار و دسترس علاقهمندان قرارگرفته است. همچنین جلد دوم این اثر که متشکل از مجموعه مقالاتی به همت و قلم همکاران مرکز توانمندسازی است، از طریق تارنمای انتشارات روزنه قابل تهیه است.