نماد سایت مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

گونه‌شناسی ۴ (ماژول ۳ – بخش ۵)

 

پرسش آخر دربارۀ توانمندی اجرای کارها، آن است که آیا کنشگرانِ شما می‌توانند مطابق با رویه‌های شناخته‌شده عمل کنند یا نه؟ منظور ما از رویه‌های شناخته‌شده چیست؟ منظور ما، حالتی است که توافق عمومی و گسترده دربارۀ روش‌های انجام کار وجود دارد، در مقایسه با مواقعی که نحوۀ اجرای کارها توسط کنشگران را نمی‌توان مشخص کرد. شما می‌کوشید کارهایی کنید که انجام آن مستلزم وجود تعاملات پیچیده میان کنشگران و طرف‌های مقابل آن‌ها است.

به عنوان مثال، درمان سرپایی، جزو رویه‌های شناخته‌شده است. روش‌های مشخصی برای تشخیص انواع بیماری‌ها وجود دارد. خوشبختانه درمان‌های مشخص و شناخته‌شده‌ای نیز برای انواع بیماری‌ها وجود دارد. در مورد برخی روش‌های پزشکی، اختلاف نظر زیادی وجود دارد، اما اکثر روش‌های پزشکی، شناخته‌شده هستند و اکثر درمان‌های سرپایی، به تشخیص پزشک وابسته است، لذا پزشک باید دانش لازم در این زمینه را داشته باشد و بیماری فرد را تشخیص دهد، در نتیجه، پزشک‌ها در چارچوب رویه‌های شناخته‌شده کار می‌کنند. اما در برخی حوزه‌های پزشکی مثل پیشگیری از امراض که افراد ترغیب می‌شوند تا کارهایی کنند که برای سلامتی‌شان مفید هستند، رویه‌های شناخته‌شده و مشخصی برای ترغیب افراد به این کار وجود ندارد. به عنوان مثال، هر وقت که من پیش پزشک می‌روم به من می‌گوید: «آقای پریچت، بهتر است ۸-۷ کیلو وزن کم کنی» و من با چرب‌زبانی به او می‌گویم: «بله، بهتر است ۸-۷ کیلو وزن کم کنم» و هیچوقت هم وزن کم نمی‌کنم. لذا رویۀ شناخته‌شده و مشخصی در این زمینه وجود ندارد برخلاف بیماری‌های عفونی که درمانش را به آسانی می‌توان تشخیص داد و عمل به آن نیز از سوی بیماران آسان‌تر است. حوزه‌های بسیاری وجود دارد که ما برای آن‌ها رویۀ شناخته‌شده و مشخصی نداریم.

در حوزۀ مالی می‌توانیم بنا به تشخیص خود عمل کنیم، مثلا در اعطای وام‌های بانکیِ کوچک. راه‌های متنوعی وجود دارد برای شناسایی کسانی که قادر به بازپرداخت وام هستند و کسانی که نیستند، به عنوان مثال با استفاده از اعتبار مالی افراد و میزان دارایی آن‌ها. اما اگر موضوع، پشتیبانی از کارآفرینی و هدایت منابع مالی به سوی کسانی باشد که [فکر می‌کنیم] کارآفرینان موفقی خواهند شد، آن‌گاه می‌بینیم که بهترین افراد دنیا به ندرت موفقیتی در این زمینه کسب می‌کنند، زیرا نحوۀ پشتیبانی از کارآفرینی، به هیچ وجه، رویۀ شناخته‌شده‌ای ندارد. لذا کسب توانمندی اجرایی توسط سازمان‌ها، بسیار سخت‌تر از آن است که بتوان با استفاده از رویه‌های مقبول، آن را تحقق بخشید. به همین دلیل، به کنشگرانی نیاز دارید که در حین کار و به صورت بداهه، راهکارها را بیابند و شرایط را مهیا کنند. این راهکارها را نمی‌توان از قبل، روی کاغذ یا با شناسایی مجموعه‌ای از روش‌ها مشخص کرد.

لذا آخرین پرسش‌تان باید این باشد: «آیا رویه‌های شناخته‌شده‌ای وجود دارد یا باید کنشگران دست به نوآوری بزنند؟». حال می‌توانیم به سراغ موضوع بعدی برویم، یعنی تلفیق همۀ گونه‌شناسی‌ها با یکدیگر.