نماد سایت مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

فضای مجازی؛ فرصتی برای شفافیت

درحالی‌که تعارض منافع موضوعی تخصصی است که پیش از هر گروه دیگری سیاست‌گذاران باید با آن آشنایی داشته و از قرار گرفتن در موقعیت‌های آن خودداری کنند، وقایع موجود نشان می‌دهد که گویا عموم افراد جامعه با آن آشنایی بهتری دارند. هرچند شاید منفعت حاصله برای سیاست‌گذاران ایجاب می‌کند که چشم خود را بر روی چنین موقعیت‌هایی که خود در آن هستند، ببندند اما در برخی موارد هم ناآشنایی با آن سبب شده است که به تعارضات دامن زنند. هرچند برخی افراد نیز به‌جای افزایش دانش خود در این حوزه و اقدامی جدی برای جلوگیری از آن ترجیح می‌دهند که فضاهای افشاکننده را محدود سازند.

حضور بی‌قاعده در دولت

یکی از مشکلاتی که عمیقاً در نظام اداری ایران ریشه دوانده است، رفت‌وآمد بی‌قاعده افراد بین بخش خصوصی و دولتی است که در ادبیات تعارض منافع از آن به‌عنوان درب­های گردان یاد می‌شود. در شماره‌های پیشین تحلیل فضای مجازی نیز بارها به مواردی از این تعارض اشاره شده است و در بسیاری از موارد هم این کاربران بوده‌اند که نمونه‌های مختلف آن را نشان داده‌اند. در ادامه نمونه‌ای ازاین‌دست تعارضات که کاربری در هفته گذشته به آن اشاره داشته ذکر شده است:

هرچند همچنان این ایده در بین برخی کاربران وجود دارد که حضور افراد از بخش خصوصی می‌تواند به دولت کمک کند. این نگاه که ناشی از ناکارآمدی‌های دولت است، موفقیت دولت را درگرو حضور فعالان بخش خصوصی می‌داند که توانسته‌اند در کسب‌وکار خود موفق عمل کنند. به‌عنوان نمونه درحالی‌که کاربری در مورد تعارض منافع این افراد می‌نویسد:

مقصران واقعی معضلات مسکن

در شکل‌گیری معضل مسکن و افزایش اجاره‌ها یکی از گروه‌هایی که از نگاه برخی کاربران نقش پررنگی دارد، مشاوران املاک هستند. این کاربران ادعا دارند که با افزایش اجاره‌ها حق کمیسیون این مشاوران افزایش یافته و درنتیجه آن‌ها برای افزایش درآمد خود در تخطی از حداکثر افزایش ۲۵ درصدی اجاره‌ها مقصر هستند. به‌عنوان نمونه کاربری در مورد این موضوع می‌نویسد:

این‌گونه اظهارات در حالی است که یکی از معضلات مسکن فعالیت تعدادی از نهادها مانند بانک‌ها و مسئولان در حوزه مسکن است به‌طوری‌که بیشترین نفع را آن‌ها از افزایش قیمت مسکن می‌برند. دراین‌بین ممکن است مشاوران املاک نیز منفعت‌هایی داشته باشند اما نمی‌توان با چشم بستن بر سیاست‌های این حوزه گروهی از مردم را که صرفاً در این بازار فعالیت مالی دارند، مقصر جلوه داد. این نوع نگاه بیشتر از آنکه به دنبال شناسایی ریشه‌های تعارض منافع و نفع‌بران اصلی باشد، با تمرکز بر گروهی خاص از فعالان بازار مسکن بیشتر بر ابهامات موجود می‌افزاید. در همین رابطه کاربری چنین می‌نویسد:

مدیریت فضای مجازی یا فرار از شفافیت

در هفته‌های گذشته و در بحث واردات خودرو اشاره شد که تلقی برخی شهروندان این است که میرسلیم به‌عنوان یکی از مخالفان سرسخت واردات خودرو در صنعت خودروسازی داخلی منتفع بوده و درنتیجه درگیر تعارض منافع است. واکنش‌های کاربران به وضعیت تعارض‌آمیز وی و همچنین سخنانش در فضای مجازی نیز همواره با تندی و به‌صورت انتقادآمیز بوده است؛ به‌طوری‌که با کوچک‌ترین اظهارنظری کاربران تعارضات وی را یادآور شده و موضع‌گیری‌های وی را حتی در موضوعاتی دیگر ناشی از این تعارضات می‌دانند. به‌عنوان نمونه وی در هفته گذشته در توییتی در مورد فضای مجازی گفت:

در پاسخ به وی نیز کاربران این سخنان را ناشی از افشاگری‌ها علیه وی در فضای مجازی دانستند که حال باعث شده است وی به بهانه قانونمندی از محدود کردن فضای مجازی حمایت کند و با لحنی تند علیه وی توئیت زدند:

البته موضع‌گیری‌های وی در موضوعات دیگر هم همچنان حاشیه‌ساز است و نشان می‌دهد که در عرصه‌های مختلف وی مخالف ورود خودروهای خارجی به کشور است. درحالی‌که در هفته گذشته شهرداری تهران از خرید اتوبوس­های خارجی خبر داده بود، وی این امر را نوعی دهن‌کجی به تولیدکنندگان داخلی دانسته بود:

این مورد نیز همانند سایر توییت‌های وی از نظر کاربران دور نماند، چنانچه کاربری در پاسخ به وی نوشت: