با توقف صدور مجوز تولید سریال شبکه خانگی و انتقال فرایند آن به سازمان صدا و سیما، بحث تثبیت انحصار سازمان صدا و سیما در فضای سینمایی کشور داغ شده است. با این حال تدقیق در مفاهیم نشان میدهد این انتقال اختیارات موجب شکلگیری تعارض منافع در صدا و سیما میشود. به عبارت دیگر تثبیت انحصار سازمان صدا و سیما ناشی از منافع متعارض این سازمان در زمان مقرراتگذاری و نظارت خواهد بود.
این گزارش با تفکیک مفهومی قوانین ضدتراست و تعارض منافع، به موضوع صدور مجوز سریالهای شبکه خانگی در صدا و سیما از منظر تعارض منافع خواهد پرداخت. علاوه بر مکانیزمهای تاثیرگذاری این تعارض منافع بر صنعت رسانه کشور و دلایل آن، بخش انتهایی این گزارش پیامدهای این تعارض منافع را تشریح خواهد کرد.
توقف صدور مجوز سریال تازه در شبکه خانگی و انتقال مدیریت آن به صدا و سیما
۲۶ خرداد ۱۳۹۹ مدیرکل دفتر نظارت بر تولید فیلم با اشاره بر مازاد بودن مجوزهای اعطا شده بر ظرفیت بازار بیان کرد صدور مجوز تولید سریالهای شبکی خانگی به طور موقت متوقف خواهد شد. دوم تیر روزنامه همشهری در گزارشی خبر داد که با توقف صدور مجوز سریالهای خانگی در وزارت ارشاد بزودی صدور مجوزها در اختیار صدا و سیما قرار میگیرد.
با انتشار این اخبار گروههای مختلف مرتبط با این صنعت مواضع خود را مطرح کردند. یکی از منتقدان این انتقال آن را «شلیک به مغز شبکه خانگی» خواند. از طرف دیگر کانون کارگردانان و کانون فیلمنامه نویسان نیز از این انتقال انتقاد کرده و «وزارت ارشاد را در خدمت انحصار صدا و سیما» معرفی کردند.
تاکید عمده این دو بیانیه بر شکلگیری «انحصار مطلق» در صدا و سیما است. با این حال اگر کمی دقیقتر از واژگان استفاده شود، سپردن قاعدهگذاری و مدیریت بازار به صدا و سیما مصداق تعارض منافع بوده و صدا و سیما در موقعیتهای تعارض منافع قاعدهگذاری برای خود، تعارض درآمد و وظیفه، تعارض وظایف و بسیاری موقعیتهای ناشناخته دیگر قرار میدهد.
اگرچه به طور عمومی قوانین ضد تراست (انحصار) در کشورهای مختلف از امکان تنظیمگیری توسط رقبا و ایجاد انحصار جلوگیری میکنند، اما با توجه به اینکه سازمان صدا و سیما یک نهاد عمومی غیردولتی است، نمیتوان با تاکید بر مفاهیم انحصار و مشابه آن تحلیل دقیقی از موضوع داشت.
صدور مجوز سریالهای شبکه خانگی: تعارض منافع در صدا و سیما
بررسی انتقال صدور مجوز سریالهای شبکه خانگی به صدا و سیما نشان دهنده ابعاد مختلفی از تعارض منافع است. به طور کلی VODها (ویدئو در زمان درخواست) رقیب سازمان صدا و سیما شناخته میشوند. به زبان ساده هرچه تمایل مخاطبان به سمت VODها بیشتر شود، از مخاطبان صدا و سیما کاسته شده و این سازمان زیانهای انباشتهای خواهد داشت.
به طور مثال محمدحسین رنجبران، مدیرکل روابطعمومی سازمان صدا و سیما، در ادیبهشت ۱۳۹۸ ادعا کرد صدا و سیما باید بیش از دو هزار میلیارد تومان در سال از محل آگهیها درآمد کسب کند. درحالی که این رقم بیش از بودجه دولت به این سازمان است بدیهی مینماید که هرچه میزان استقبال مخاطبان از صدا و سیما کاسته و به سمت رسانههای آنلاین برود، درآمد این سازمان با کاهش جدی مواجه خواهد شد.
منبع: BBC iPlayer Public Interest Test, April 2019
همانطور که از تصویر بالا مشخص است، با ورود VODها در از سال ۲۰۱۳ در انگلستان بخش بزرگی از سهم بازار را در اختیار گرفتهاند. این درحالی است که پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۸ سهم بردکستهای زنده (تلویزیونها) از میزان دقایق تماشا به نصف آن در سال ۲۰۱۰ برسد.
ارقام تماشای مربوط به یکی از VODهای داخلی نیز نشان از رشد ۱۴۰ درصدی در طول یک سال دارد. در حالی که این VOD در خرداد ۹۷ بالغ بر ۱٫۹۴۰ میلیون دقیقه مشاهده داشت، این رقم در خرداد ۹۸ به ۴٫۶۶۰ میلیون دقیقه مشاهده داشته است. بدیهی است که این رقم با توجه به همهگیری کرونا در امسال بسیار بیشتر شده است. این درحالی است که گزارشها نشان از کاهش تماشای تلویزیون نیز بوده است. برای مثال درحالی که بر اساس دادههای فرهنگ رفتاری خانوادههای ایرانی در سال ۹۶ بالغ بر ۹۲ درصد افراد بالای ۱۵ سال به طور میانگین ۴ ساعت و ۵۲ دقیقه تلویزیون نگاه میکنند، معاون سیما در مرداد ۹۸ اعلام کرده است ۸۰ درصد مردم تلویزیون نگاه میکنند و سرانه تماشای آن ۳ ساعت و ۲۰ دقیقه است.
نکته مهم آنکه منافع صدا و سیما صرفا مالی نیست، بلکه منافع سازمانی غیرمالی نیز شدیدا تاثیرگذار خواهد بود. در طول سالیان گذشته چرخش عادت مصرفکنندگان رسانهای از صدا و سیما به سمت رسانههای دیگر (از شبکههای ماهوارهای گرفته تا لایوهای اینستاگرام)، سازمان صدا و سیما را در موقعیت ضعف قرار داده است. تلاش برای حل این مسائل نیز میتواند تاثیرات چشمگیری بر نحوه صدور مجوزها توسط این سازمان داشته باشد.
با این حال افرادی تلاش کردهاند «رسانه ملی» و «رسانه اینترنتی» را نه رقیب یکدیگر، بلکه مکمل همدیگر بخوانند (برای مطالعه بیشتر کلیک کنید). نمیتوان در این موضوع تردیدی داشت که بردکستهای سنتی و VODها مکمل یکدیگر بوده و صنعت تولیدات رسانهای را عمیقتر میکنند، اما این واقعیت چیزی از این موضوع که سپردن مجوز تولیدات یکی از این رسانهها به دیگری منجر به شکلگیری تعارض منافع میشود، کم نمیکند.
علاوه بر تعارض درآمد و وظیفه، انتقال صدور مجوز سریالهای شبکه خانگی به صدا و سیما باعث شکلگیری موقعیت قاعدهگذاری برای خود نیز میشود. وظیفه ذاتی سرویسهای عمومی رسانهای (Public Broadcasting Service) تولید برنامههایی در راستای منافع عمومی است، از این نظر اساسا سپردن تنظیمگری برنامههای رسانهای به چنین سازمانهایی تعارض منافع بوده و سازمان را در موقعیت قاعدهگذاری برای خود قرار میدهد. صدا و سیما نیز مجزا از این موضوع نیست و هر نوع اعطای مقام تنظیمگری به آن موجب شکلگیری تعارض منافع در صدا و سیما میشود.
بررسی نمونههای جهانی همچون انگلستان نیز نشان میدهد سازمانهای تنظیمگر مجزای از تلویزیون دولتی بوده و بر تمام برنامههای رسانهها و خدمات مخابراتی نظارت میکند. در واقع آفکام نهادی فراتر از تمام سازمانهای رسانهای انگلستان است و بر تمام پلتفرمها، برنامهها و ارتباطات رسانهای در کشور نظارت داشته و وظیفه تنظیمگری را برعهده دارد.
پیامدهای تعارض منافع در صدا و سیما
عمدهترین پیامد تعارض منافع در صدا و سیما را میتوان ناکارآمدی و زیانهای عمده اقتصادی بر صنعت صوت و تصویر کشور دانست. اگرچه عمده ادبیات نظری حاکم بر تعارض منافع آن را مرتبط با فساد میدانند، اما پیامدهای غیرکارآمدسازی آن بر دستگاههای عمومی کشور میتواند به مراتب خطرناکتر باشد.
گزارشهای جهانی نشان میدهد گردش مالی VODها در جهان از ۱۷٫۲۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ به ۴۱٫۱۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ خواهد رسید. ناکارآمدسازی این پلتفرم میتواند منجر به خسارتهای قابل توجهی به اقتصاد کشور شود.
این موضوع زمانی اهمیت مییابد که بدانیم کره جنوبی در سال ۲۰۱۸ بالغ بر ۲۵۱۰ میلیون دلار عایدی از صادرات فیلم داشته است. سهم VODها در رسانههای دیجیتال کره جنوبی رقم ۴۴۴ میلیون دلار است. این رقم برای سرویسهای VOD در ایالات متحده بالغ بر ۱۶۱۲۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ است.
بنابراین باید اذعان داشت که تعارض منافع در صدور مجوز سریالهای شبکه خانگی در نهایت اقتصاد این بخش را به طور جدی تحت تاثیر قرار میدهد و این موضوع در نهایت میتواند توسعه این بخش را محدود کند. این تعارض منافع بنا بر بیانیه کانون کارگردانان «نتیجهای جز سوق دادن این مخاطب انبوه به سمت فضای مجازی خارجی نخواهد داشت. […] نتیجه آن نابودی پلتفرمهای فضای آنلاین، از دست رفتن مخاطبین میلیونی و بیکاری بسیاری» خواهد بود.