ابتدا فصل یک را مرور میکنیم که در آنجا از بیحکومتی به حکومت متمرکز رسیدیم و با وجود حکومت متمرکز به توسعه اقتصادی کاملا زیادی رسیدیم.
اما چنین جایی واقعا مکان مطلوب برای زندگی یک فرد معمولی نیست. در آنجا منافع زیادی نصیب فرد معمولی نمیشود. قطعا آن حکومت هم چنین قصدی نداشته است. قصد آن حکومت تحویل دادن منابع جامعه به سردسته قلدرها است که وی هم عمدتا صرف امور نظامی میکند. بی تردید دستور ساخت یک یا دو قصر عجیب و غریب نیز در این اثنا داده میشود.
هر چقدر که او بیشتر مجبور به تقسیم کردن قدرت خود با ثروتمندان شود، تا از آنها وام بگیرد، تعداد بیشتری از مردم که ثروتمندان باشند منتفع میشوند. اما مردم معمولی واقعا در فهرست منافع دریافتی از آن حکومت متمرکز جای ندارند.
اینک در این فصل میخواهیم حرکت از آن نوع حکومت را به حکومتی بررسی کنیم که مردم عادی وضع خیلی بهتری پیدا میکنند. این حکومت را حکومت فراگیر مینامیم به طوری که هم متمرکز و هم فراگیر است.
دو پیشبرد علمی واقعا مشهور عالی داریم که در هر دو چگونگی گذار به حکومت فراگیر بررسی میشود. آنها اندک تفاوتی با هم دارند که پیش از ادامه بحث این تفاوت را روشن میکنیم. مشهورترین پیشبرد در کتاب تامل برانگیز اما آسانخوان عجم اوغلو و رابینسون آمده است که توصیه به خواندنش میشود. معنا و مفهومی که آنها از حکومت فراگیر دارند اساسا همان گذار به دموکراسی است.
بنابراین حکومت متمرکز به حکومت فراگیر تبدیل میشود چون قدرت سیاسی از قلدرها، نه فقط به ثروتمندان، بلکه به هرکس دیگری انتقال مییابد. هرکس در نهایت قدرتمند میشود چون که هرکس صاحب رای است. به این ترتیب گذار از دیکتاتوری قلدرها به دموکراسی، در روایت عجم اوغلو و رابینسون همان حرکت به حکومت فراگیر است.
حکومت به جز خدمت خلق کار دیگری نمیتواند بکند، چون کسانی که بر مناصب تصمیمگیری تکیه زدند، به جز توجه به منافع مردم عادی کار دیگری نمیتوانند بکنند، چون اگر طبق خواست مردم عادی عمل نکنند با رای مردم از قدرت برکنار میشوند.
این کل روایت عجم اوغلو و رابینسون بود اما این تنها روایت نیست. روایت مطرح دیگر برای حرکت از حکومت متمرکز به حکومت در خدمت خلق به بزلی و پرسون تعلق دارد.
بزلی و پرسون زبان متفاوت اندکی گیجکننده بکار میبرند. قصد آنها کشاندن بحث به حکومتی است که آنها حکومت منافع عام[۱] مینامند. مکان شروع بحث آنها از جایی است که قلدرها در حکومت حضور دارند و نام این حکومت را حکومت بازتوزیعی[۲] میگذارند.
به نظر میرسد نام حکومت بازتوزیعی کمی گیجکننده باشد چون ما این نوع حکومت را معمولا حکومت رفاه تصور میکنیم و میشناسیم. اما حکومت بازتوزیعی بزلی و پرسون هیچ شباهتی به حکومت رفاه ندارد. این حکومت بازتوزیعی است چون منابع را از مردم عادی میگیرد و به قلدرها میدهد. نقطه شروع بحث بزلی و پرسون همانند عجم اوغلو و رابینسون از قلدرها است اما جایی که بحث را پایان میدهند حکومت منافع عام است، که شاید دموکراسی هم باشد، اما لزوما دموکراسی نیست.
بنابراین یک تفاوت ظریف در اینجا، مشخص میشود تفاوت عملی خیلی بزرگی است. پاسخ بزلی و پرسون به این پرسش که «حکومت منافع عام چیست؟» حکومتی است که افراد بر مسند قدرت نشسته (فرادستان)، منافع خویش را در سطحی گسترده کاملا منطبق با منافع مردم عادی (غیرفرادستان) میبینند.
یکی از دلایل که چرا احتمال میرود منافع طرفین در سطحی گسترده منطبق باشد اینست که آن نظام دموکراسی است و فرادستان انتخاب دیگری ندارند.
اگر آنها بخواهند کاری غیر این بکنند با رای مردم از قدرت برکنار میشوند. اما ضرورتی ندارد این نظام حتما دموکراسی باشد، این احتمال هست که فرادستان در مسند قدرت، زورمندان به قدرت رسیده، از سر تصادف دارای منافعی باشند (با در نظر گرفتن ساختار فرصتها در آن جامعه)، که آن منافع با منافع مردم عادی در سطحی گسترده منطبق باشد. پس اگر اینگونه باشد کارهایی که در خدمت منافع عام (خلق) است به نفع شخصی فرادستان نیز است.
این تفاوت شاید برای همه خیلی قابل درک نباشد.
یکی از جاهایی که این ایده محک میخورد و در عمل آزمون میشود در حکومت واقعا خیلی مهم به نام حکومت چین است. بنابراین عجم اوغلو و رابینسون پیشبینی مشهوری میکنند که چین قرار نیست بتواند از کشوری با سطح درآمد متوسط به پایین چنان رشد کند که به حکومت پردرآمد توسعه یافته برسد چون که این کشور دموکراسی نیست.
اما بزلی و پرسون واقعا این پیشبینی را در مدل خود ندارند. از نظر آنها، چین حکومت منافع عام است چون منافع فرادستان حاکم، در عین حال که با منافع مردم عادی کاملا منطبق نیست (با توجه به فرصتهای ساختاری معین در چین)، به حد کافی منطبق است.
بنابراین وجود همین تمایز یک تفاوت عملی بسیار بزرگ از جنبه کاربردی ایجاد میکند.
برای هدفی که دنبالش هستیم، هر کدام از این حکومتها به انتظاری که از آنها داریم جامه عمل میپوشانند. آنها وظیفه خود را انجام خواهند داد. چون آنچه در انتها تلاش میکنیم درک کنیم اینست که تحت چه شرایطی به حکومتی متمرکز میرسیم که در خدمت مردم عادی باشد؟ به این معنا که منافع اقتصادی در سطحی کاملا گسترده بین همه تقسیم شود. بنابراین در هر دو نسخه عجم اوغلو و رابینسون که دموکراسی باشد و نسخه گستردهتر بزلی و پرسون که حکومت منافع عام باشد، آن ماموریت انجام خواهد شد. پس در واقع ما از هر دو این اصطلاحات به جای هم استفاده خواهیم کرد.
- دوره آموزشی «از فقر به ثروت؛ فهم توسعۀ اقتصادی»
- مدرس: پل کولیر -دانشگاه آکسفورد
- برگردان به فارسی: مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی
- مترجم: جعفر خیرخواهان
- تدوینگر کلیپ: حسین خداپرست
پانوشت: