کریمی با اشاره به اینکه اولین ضرورت اقدام درباره یک آسیب اجتماعی داشتن آماری مشخص از افراد درگیر در آسیب مذکور است، عنوان کرد: در حال حاضر آمار مشخصی درباره آمار اعتیاد کودکان زیر ۱۵ سال و غیر دانشآموز نداریم، البته ستاد مبارزه با مواد مخدر در سالهای اخیر تعدادی پیمایش و مطالعات توصیفی برای شیوع مصرف مواد در جوامع و گروههای مختلف ازجمله دانشآموزان، کارگران و همچنین پیمایشی تحتعنوان «پیمایش ملی خانوار در مورد شیوع مصرف مواد مخدر و روان گردانها در جمعیت عمومی کشور» برای گروه سنین ۱۵ تا ۶۴ سال انجام داده است.
کریمی با بیان اینکه شاید از تحلیل و مقایسه و بررسی این آمار بتوان به تخمینی از میزان اعتیاد در گروه سنی زیر ۱۸ سال رسید، گفت: باید به علل دچار شدن کودکان به اعتیاد پی بُرد، این درحالیست که در حال حاضر دقیقاً نمیدانیم که چه تعداد کودکانی اعماز دانشآموز و غیردانشآموز، در معرض خطر اعتیاد قرار دارند.
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: فرق اساسی بین اعتیاد کودکان و بزرگسالان آن است که کودکان از مصرف مواد انتظاری مانند بزرگسالان را ندارند، بسیاری از رفتارهای پُرخطر کودکان و نوجوانان، نوعی الگوبرداری یا تحتتأثیر قرار گرفتن از گروه همسالان یا اعضای خانواده است.
وی با تاکید بر اینکه بسیاری از رفتارهای پرخطر در کودکان و نوجوانان ازجمله مصرف مواد نشانهای از یک اختلال زمینهای دیگر در آنهاست، اظهار کرد: وقتی با کودکی که اختلال مصرف مواد دارد، مواجه میشویم، ابتدا باید سلامت روانی و شناختی کودک را بررسی و بعد زمینههای خانوادگی، فشارها و استرسهایی که ممکن است باعث اضطراب و افسردگی او شده باشد مورد نظر قرار بگیرد، زیرا انگیزه مصرف مواد در بزرگسالان و کودکان متفاوت است.
کریمی با بیان اینکه مهمترین عامل یا عوامل بروز رفتارهای پرخطر در کودکان، محیطی است که در آن رشد میکند، افزود: اگر خانواده انسجام کافی و کارکرد اصلی خود را از دست داده باشد بهعنوان مثال خانوادهای باشد که الگوی فرزندپروری در آن خوب نیست و با کودک برخورد مناسبی نمیشود، چارچوبهای صحیح فرزند پروری در خانواده اجرا نمیشود، تعاملات عاطفی با کودک وجود ندارد یا کودک فاقد سرپرست است ـ البته به این معنی نیست که بیسرپرستی مساوی با اعتیاد است، اما یکی از عوامل خطر است ـ این خانواده استعداد رفتارهای پرخطرش بیشتر است، حال اگر یکی از اعضای چنین خانوادهای معتاد باشد احتمال بروز اعتیاد درمیان کودکان خانواده نیز بیشتر میشود.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه در بسیاری از موارد پدران یا مادران معتاد از بچههایشان برای تهیه و تأمین مواد خودشان استفاده میکنند یا آنها را برای خرده فروشی به کار میگیرند، افزود: در خانوادهای از هم گسیخته که فرد معتادی در آن وجود دارد، سایر رفتارهای پرخطر هم توسعه پیدا میکند و به تبع آن مشکلات اقتصادی هم به وجود میآید، حال کودکی که میزان آگاهی و تواناییاش پایین است در این بستر آسیبزا استعداد بیشتری برای ابتلا به اعتیاد پیدا میکند، کودک از خانواده تبعیت میکند و حتی گاهی نگران است از طرف خانواده او را تنبیه یا طرد کنند.
وی ادامه داد: در میان دانشآموزان و مدرسه نیز عواملی وجود دارد که زمینه رفتارهای پرخطر را در بچهها زیاد میکند که الگوی آموزشی، نحوه برخورد معلم با بچهای که ممکن است یادگیری آن کمی پایینتر باشد، تبعیضها و نابرابریها، افت تحصیلی وسایر تعاملات محیطی از آن جمله هستند.
کریمی تأکید کرد: برخی کودکان به دلیل اعتیاد مادر با اختلال اعتیاد متولد شده و در صورت نرسیدن مواد عوارضی مانند خماری یک بزرگسالِ مصرف کننده را بروز میدهند.
این جامعهشناس با بیان اینکه سیستم سلامت و نظام مبارزه با مواد مخدر ما باید به مادران باردار توجه ویژه کند، تصریح کرد: مادر باردار معتاد باید در شرایطی خاص تحت درمان قرار بگیرد و در شرایط خاصی نیز نوزاد خود را به دنیا بیاورد تا اگر کودک دچار سندروم محرومیت از مواد مخدر شد، بتوانند کنترل و درمانش کنند.
وی با تأکید بر ضرورت همکاری و تعامل بینبخشی در درمان کودکان و نوجوانانی دارای اختلال مصرف مواد، اظهار کرد: ضروری است بهزیستی و وزارت بهداشت در یک تعامل همافزا این طیف مداخلات را با یکدیگر انجام دهند، زیرا درمان این گروه از کودکان هم نیاز به ملاحظات فیزیولوژیکی و طبی و هم نیاز به مداخلات روانی و اجتماعی دارد.
کریمی با اشاره به اینکه بهترین الگوی درمانی کودک، درمان در دل خانواده بوده و نباید کودک را به بهانه درمان از خانواده جدا کنیم، عنوان کرد: اگر قرار باشد درمان مبتنی بر اصول و درست باشد باید سیستمی باشد که کودک را در دل خانواده شناسایی و درمان کند و اگر والدین کودک معتاد باشند این سیستم باید بتواند برای آنها نیز همزمان فعالیت کند.
این جامعهشناس با بیان اینکه تقاضای درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان افزایش یافته است که میتواند بیانگر شیوع مصرف مواد در این گروه سنی باشد، عنوان کرد: با توجه به مراجعینی که به صورت تلفنی یا حضوری درباره نحوه حمایت و درمان کودکان و نوجوانان دارای سوءمصرف مواد سوال میکنند، میتوان به این نتیجه رسید که جامعه با این سوال مواجه شده که کودکان و نوجوان مصرف کننده را چه باید بکند؟
وی با اشاره به اینکه تقاضای درمان بهعنوان یک نیاز در جامعه محسوس است یعنی آنچنان که برای بزرگسالان سیستم درمانی طراحی شده نیاز است برای کودکان و نوجوانان نیز چنین سیستمهایی طراحی شود، عنوان کرد: این درمان باید با اصولی همراه باشد یعنی باید ملاحظات عاطفی و روانی کودک، زمینههای بروز اعتیاد در کودک، حفظ کودک در خانواده، فشار گروه همسالان و نابه سامانیهای خانواده وی و شرایط طبی و فیزیولوژیک او مورد توجه قرار گیرد.
کریمی با اشاره به اینکه بیتوجهی به اعتیاد کودکان و نوجوانان و تلاش برای پنهان کردن نرخ رشد یا تعداد کودکان معتاد باعث حل ماجرا نمیشود، عنوان کرد: در پس انکارها و بیتوجهیهای متولیان امر روز به روز بر تعداد این کودکان افزوده میشود کودکانی که امروز خودشان و فردا روز فرزندانشان قربانی این بلای سیاه خواهد شد.
این جامعهشناس ادامه داد: نبود آماری مشخص از تعداد این کودکان و دلخوشی به اینکه تعداد آنها ناچیز است راهکار مسأله نیست که اگر بود امروز شاهد افزایش درخواستها برای درمان کودکان و نوجوانان دارای سوء مصرف مواد مخدر و فریاد سمنهای فعال در حوزه آسیبهای اجتماعی درخصوص رنجهای کودکان معتاد و حمایتطلبی برای آنان نبودیم.
نویسنده: مرضیه حافظی