پژوهش تجربی در حوزه تعارض منافع: نگاهی انتقادی


یکی از رویکردهایی که به تعارض منافع می‌پردازد، رویکرد روان‌شناختی است. در این مقاله نویسنده سعی کرده است نشان دهد که رویکرد روان‌شناختی به تعارض منافع چه نقص‌هایی دارد. پژوهشی که دیویس به آن ارجاع می‌دهد، توسط دانا انجام شده است. دانا در این پژوهش به این نتیجه رسیده است که مبارزه با تعارض منافع کاری دشوار است و بسیاری از ابزارهای مدیریتش مانند آموزش، شفافیت و محدود کردن هدایا در مواقع زیادی با شکست مواجه می‌شوند. دانا سوگیری و تعارض منافع را یکسان فرض می‌کند و از همین رو معتقد است همان‌طور که سوگیری ناخودآگاه است، تعارض منافع هم ناخودآگاه است و از همین رو مبارزه با آن دشوار است.

تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۰۰

سوگیری

مایکل دیویس استاد فلسفه مرکز مطالعات اخلاق حرفه در موسسه فناوری ایلینوی ایالات متحده آمریکاست. وی در این مطلب به بررسی انتقادی یک پژوهش تجربی در خصوص تعارض منافع پرداخته است. پژوهش پیش رو در کتاب «تعارض منافع در حکمرانی جهانی، دولتی و شرکتی» آمده است. این پژوهش رویکردی روان‌شناختی دارد و دیویس سعی کرده نشان دهد که رویکردهای روان‌شناختی به تعارض منافع غالباً با چه نقص‌هایی مواجه هستند. پژوهش مدنظر یکی از ضمیمه‌های گزارشی تحت عنوان «تعارض منافع در پژوهش، آموزش و درمان پزشکی» است که توسط موسسه IQM در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است. عنوان ضمیمه مدنظر این است: «چگونه پژوهش روان‌شناختی می‌تواند اطلاعاتی را برای مواجهه با تعارض منافع در حوزه پزشکی فراهم بیاورد». نویسنده این ضمیمه جیسون داناست که خود مدرس روان‌شناسی در دانشگاه پنسیلوانیاست.

دیویس سه هدف را در این نوشته دنبال کرده است: «نخست نتایج کار او را خلاصه کنم و ارزششان را برای هر کسی که در حوزه کنترل تعارض منافع کار می‌کند آشکار کنم. سپس به مواردی که این پژوهش در برآوردن‌شان موفق نبوده است اشاره خواهم کرد. و در پایان پروژه‌ای را که می‌تواند اطلاعات مفیدی را برای پاسخ مستقیم به تعارض منافع ارائه کند، پیشنهاد خواهم کرد.» (دیویس، ۱۳۹۹: ۷۷).

پژوهش دانا به ابعاد ناخودآگاه و غیرعقلانی تعارض منافع می‌پردازد و چندان کاری با ابعاد عقلانی یا رفتارهای سازمانی ندارد. وی معتقد است تعارض منافع از آنجا نشأت می‌گیرد که انسان‌ها مستعد سوگیری به نفع خویش هستند. معنای این سوگیری آن است که فرد معیاری در قضاوت انتخاب می‌کند که بیشتر از همه خودش منتفع شود. از سوی دیگر این سوگیری‌ها بسیاری اوقات ناخودآگاه است و دانا از این مطالب به این نتیجه می‌رسد که مبارزه با تعارض منافع بسیار دشوار است و بسیاری از ابزارهای مدیریتش شکست خواهند خورد.

چند راه‌حل استاندارد برای مبارزه با تعارض منافع وجود دارد که دانا همان‌طور که گفته شد معتقد است اغلب آن‌ها به شکست می‌انجامند.

ـ آموزش: آموزش شناسایی سوگیری در رفتار دیگران را آسان می‌کند ولی کمکی به شناسایی آن در رفتار خودمان نمی‌کند زیر سوگیری در رفتار ما در نقطه کور قرار دارد.

ـ شفافیت: دانا دو ایراد بر شفافیت وارد کرده است. اول اینکه کسی که شفاف‌سازی می‌کند، در پی جبران آن برمی‌آید. دوم هم اینکه فردی که ملزم به شفاف‌سازی شده به سختی ممکن است اعتماد خود را به قضاوتی که مورد پرسش بوده، بازیابد.

ـ محدود کردن هدایا: دانا معتقد است که هر هدیه‌ای هرچقدر هم کم و کوچک باشد باز هم احساس عمل متقابل را تحریک می‌کند. در نتیجه این مورد هم پاسخگوی مدیریت تعارض منافع نخواهد بود.

دیویس پس از مروری بر پژوهش دانا به ضعف‌های آن می‌پردازد. از نظر وی لااقل سه ضعف در کار دانا وجود دارد: ـ مورد اول تعریف تعارض منافع است. دانا تعارض منافع را با سوگیری یکی فرض کرده است و تعریفش از تعارض منافع این است که اگر در قضاوت منافع اولیه (مانند صداقت پژوهش، رفاه بیمار و …) تحت تأثیر منافع ثانویه (موفقیت و پیشرفت شغلی، منفعت رساندن به خانواده و دوستان و منافع مالی شخصی) قرار بگیرد. از نظر دیویس دانا منافعی که ذیل منافع ثانویه نمی‌گنجند را در کارش لحاظ نکرده است.

ـ دانا از آن‌جایی که تعارض منافع و سوگیری را یکسان فرض می‌کند می‌گوید تعارض منافع می‌تواند ناخودآگاه باشد همان‌طور که سوگیری هم می‌تواند ناخودآگاه باشد. اما اگر تعارض منافع و سوگیری را از هم تفکیک کنیم این فرض مصداق ندارد. از نظر دیویس «تعارض منافع دربرگیرنده تعارض است ـ نه یک سوگیری ساده، بلکه انبوهی از فشارهای غیرقابل پیش‌بینی روی قضاوت. چنین تعارضی می‌بایست آگاهانه باشد درحالی‌که یک سوگیری ساده چنین نیست.» (دیویس، ۱۳۹۹: ۸۲) از نظر دیویس در اغلب موارد تعارض منافع آگاهانه است و افراد از منافع مالی، انگیزه‌های خانوادگی و این نوع فشارها بر قضاوتشان آگاه‌اند.

ـ پژوهش دانا و پژوهش‌های دیگری که او مدنظر دارد به عامل زمان در آگاهی از تعارض منافع نپرداخته‌اند. بدین معنا که هر چه بیشتر در خطر تعارض منافع زندگی کنیم بیشتر به آن خو می‌گیریم و آن را مبنا می‌گیریم و در نتیجه مدیریتش سخت‌تر خواهد شد.

در پایان دیویس تلاش می‌کند یک برنامه پژوهشی مبتنی بر موارد ذکر شده معرفی کند. او می‌گوید که نباید سوگیری را جایگزین تعارض منافع کرد زیرا بین این دو عدم تشابهات زیادی وجود دارد. می‌توان به جای سوگیری از درک خطر برای بررسی تعارض منافع سود جست. همچنین تعارض منافع را نباید الزاماً امری ناخودآگاه دانست. تغییر سوم در مسیر پژوهش «سنجش عدم اعتبار قضاوت و نه فقط سوگیری آن است. برای انجام آن باید بتوانیم خطاهایی را که از روی تلاش برای منصف بودن اتفاق می‌افتد، از خطاهای سوگیری منفعت طلبانه جدا کنیم.» (دیویس، ۱۳۹۹: ۸۴)

این مطلب معرفی مقاله‌ای از کتاب «تعارض منافع در حکمرانی جهانی، دولتی و شرکتی» است که توسط مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه ترجمه شده و به زودی منتشر می‌شود.

منبع: مجموعه نویسندگان. (۲۰۱۲). تعارض منافع در حکمرانی جهانی، دولتی و شرکتی. تهران: مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی.

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=19977

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *