خشونت خانگی به عنوان یک مسئله
خشونت خانگی مشکلی شایع و تهدید کننده سلامت رون و جامعه شناخته میشود. این مسئله در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به ترتیب حدود ۵ و ۱۹ درصد از کل بار بیماریها در زنان ۱۵ تا ۴۴ ساله را به خود اختصاص میدهد. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی حدود ۳۵ درصد زنان در سرتاسر جهان خشونت فزیکی یا جنسی را تجربه کرده اند. این موضوع در ایران بر اساس داده ها بین ۱۵ تا ۸۲ درصد گزارش شده است (۴۶ درصد خشونت جسمی ۴۲ درصد خشونت جنسی و ۸۲ درصد خشونت روانی).
مطالعات نشان می دهد که مشاوره های مرسوم تاثیر بسیار کمی برقربانیان دارد، با این حال نتایج بررسی آکادمی ملی علوم آمریکا و شواهد غیرپژوهشی نشان می دهد اصلاحات جامع در اداره های پلیس، دفاتر حقوقی و دادگاه های ویژه تجربیات زنان و کودکان قربانی خشونت را بهبود بخشیده است. این موضوع «لزوم مداخلات در نظام سلامت را به خوبی نشان میدهد».
زمینههای شکلگیری پژوهش و روششناسی
با توجه به اهمیت این موضوع مطالعهای با رویکرد حمایت طلبی از نهادها و سازمانهای منطقه ۹ شهرداری تهران انجام شد تا هم کمکی برای اجرای برنامه توسعه ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی باشد و هم مدلی موثر از حمایتطلبی مبتنی بر وظایف سازمانها ارائه شود. این پژوهش ظرفیتهای سازمانهای ذینفع استخراج و با تهیه نقاط قوت و ضعف برنامه پیشگیری از خشونت خانگی طرحی برای جلب مشارکت این سازمانها تهیه شده است.
در اجرای این مطالعه کاربردی با ذینفعان مختلفی از جمله مرکز بهداشت غرب تهران، مرکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی، بخش فرهنگی شهرداری منطقه، دادگاه خانواده، کلانتری محل، انجمن دفاع از قربانیان خشونت و مرکز اورژانس کشور گفتگو شده است. برای اجرای پژوهش علاوه بر استفاده از امکاناتی همچون چک لیست ها، مصاحبه، مشاهده، تحلیل اسناد موجود و غیره مداخلات فعالی انجام شد. این مداخلات شامل دعوت نهادهای مرتبط، تشکیل کمیته کار، تعیین شرح وظایف و مسئولیتها، توافق برای اجرا و کمک به اجرای سایر مراحل حمایتطلبی بوده است.
در فرایند این مطالعات برقراری ارتباط با مسئولین، کمک به شناسایی و ارجاع موارد خشونت، هدایت و حمایت قربانیان، شناسایی و تحلیل مشکل، تدوین اهداف، شناسایی ذینفعان، تولید پیام، انتخاب و اجرای راهبرد جلب حمایت و پایش و ارزیابی انجام شده است.
مهمترین نکات حاصل از اجرای طرح
یافتههای پژوهش نشان میدهد که در اجرای طرح افراد و سازمانها علاقه مناسبی به موضوع حمایتطلبی نشان دادهاند و ضرورت پیشگیری از خشونت جزو اولویتهای بسیاری از سازمانها بوده است، اما نبود یک برنامه یا دستورالعمل مشخص که همکاری بین بخشی را تسهیل کند یا نبود مجوزهای قانونی باعث شد که همکاری بین بخشی آنگونه که انتظار میرفت موفق نباشد.
همچنین مشخص شد که از میان سازمانهای ذینفع بخش سلامت (دانشگاه و مرکز بهداشت غرب تهران) بیشترین همکاری و حمایت موثر از اجرای طرح را داشتهاند. این موضوع نشان دهنده ضرورت اجرای طرح های حمایتطلبی گسترده تر برای بازی گرفتن سایر ذینفعان است. نبود التزام قانونی و برنامه پیشرفته در سازمانها و همچنین نبود الزام قانونی در همکاری بین بخشی در این منطقه منجر به عدم هماهنگی بین سازمانی در جلب و کاهش خشونت بوده است.
یکی از نکات بدست آمده در این پژوهش نشان میدهد که نبود برنامه جامع و جابه جایی مکرر کارشناسان و مدیران مشکلی اساسی برای پیشبرد اهداف حمایت طلبی اجتماعی است که پیچیدگی مدیریت چنین طرحهایی را افزایش میدهد.
در نتیجهگیری این مقاله آمده است: «این مطالعه نشان داد در حالی که هر روز پیامدها و ابعاد جدیدی از خشونت خانگی در جهان و ایران گزارش میشود، در دهه گذشته کوشش ها و موفقیت های گوناگونی در شناسایی خشونت خانگی و پیشگیری از آن در کشور صورت گرفته است، اما سرمایه گذاری و حمایت چندانی توسط افراد، سازمان ها،نهادها، برنامه ریزان و مدیران کشور صورت نگرفته است. وزارت بهداشت نیز که موفق شده است پیش نویس برنامه ملی ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی را تدوین و اجرای تدریجی آن را در کشور پیگیری کند، نیازمند حمایت طلبی وسیع و هم هجانبه است. این مطالعه حمایت طلبی که پژوهشی کاربردی در نظام سلامت است، با اجرای آزمایشی در یک منطقه شهری تهران نشان داد قربانیان خشونت، کارکنان بخش سلامت، مدیران و برنامه ریزان خدمات شهری، بهزیستی، اورژانس، شهرداری، قوه قضائیه و پلیس در حالی که علاقه و انگیزه مشارکت در این طرح و حمایت از قربانیان خشونت را دارند، به دلایل فراوان که گزارش شده است، به جز بخش سلامت، همکاری مناسبی در برنامه پیشگیری از خشونت خانگی ندارند. لازم است حرکتی ملی و در سطح کلان برای پشتیبانی از برنامه حمایت طلبی در نظر گرفته شود؛ چنین برنامه ای در سند ملی ارائه شده است.»
برای دریافت مقاله اینجا کلیک کنید.
منبع:
- بوالهری، جعفر، تینا امیری، عیسی کریمی کیسمی و معصومه محسنی کبیر (۱۳۹۷)، پیشگیری از خشونت خانگی: اجرای برنامه آزمایشی جلب حمایت در یک منطقه شهری، تهران: مجله روانپزشکی و روانشناسی ایران، دوره ۲۴ شماره ۲، صص ۱۲۷-۱۳۵٫