ویدیو

ماژول ۲ کلیپ ۲: مسیر فرعی به حکومت فراگیر

    اینک با جزئیاتی بیشتر می‌خواهیم ببینیم چگونه از حکومت متمرکز در خدمت قلدرها و احتمالا ثروتمندان به حکومتی گذار می‌کنیم که در خدمت مردم عادی است. به دو مسیر کلی نگاه می‌کنیم که یکی فرعی و دیگری اصلی است. مسیر فرعی را مسیری در نظر می‌گیریم که حاکم باید انتخاب کند. او می‌تواند به تولید اولویت دهد، او می‌تواند کاری کند که برای کل اقتصاد خوب باشد و اقتصاد شروع به رشد کند. یا او می‌تواند کاری کند که درآمد سایر مردم در جامعه به سمت او و فرادستان وی انتقال یابد. ما می‌خواهیم شما را در معرض ... مطالعه بیشتر

ماژول ۲ کلیپ ۱: حکومت فراگیر چیست؟

    ابتدا فصل یک را مرور می‌کنیم که در آنجا از بی‌حکومتی به حکومت متمرکز رسیدیم و با وجود حکومت متمرکز به توسعه اقتصادی کاملا زیادی رسیدیم. اما چنین جایی واقعا مکان مطلوب برای زندگی یک فرد معمولی نیست. در آنجا منافع زیادی نصیب فرد معمولی نمی‌شود. قطعا آن حکومت هم چنین قصدی نداشته است. قصد آن حکومت تحویل دادن منابع جامعه به سردسته قلدرها است که وی هم عمدتا صرف امور نظامی می‌کند. بی تردید دستور ساخت یک یا دو قصر عجیب و غریب نیز در این اثنا داده می‌شود. هر چقدر که او بیشتر مجبور به تقسیم ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۱۸: فرصت‌های تجاری و استعمارگرایی

  در مسیر این زنجیر بیشتر گام برمی‌داریم و اینک به مرحله برپاساختن حاکمیت قانون رسیدیم تا قراردادها ضمانت اجرایی‌دار شوند و زیرساخت برای تسهیل تجارت بسازیم. و چرا احتمال می‌رود این اتفاق‌ها در جاهای دیگر نیفتد؟ چرا احتمال دارد حکومت هرگز در نقش تنفیذکننده قرارداد و سرمایه‌گذار در زیرساخت‌ها ظاهر نشود؟ بستگی به این دارد که فرصت‌های زیربنایی برای تجارت چیستند. شیوه‌ای که داستان را تعریف کردیم به این شکل بود که یک منطقه کوهستانی شیب‌دار تولیدکننده سیب و یک دره تولید گندم داریم و فرصت فایده بردن فراوان برای هرکس که می‌خواست هر دو گندم و سیب مصرف ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۱۷: نظام مالیاتی

بر روی آن زنجیر تحولات جلو می‌رویم. گام بعدی را اگر به خاطر داشته باشید یک گام بسیار حیاتی بود. گامی که نظام مالیاتی ساخته می‌شود. به یاد دارید رهبری که خود را در شرایط بسیار بدی می‌دید که احتمال حمله دشمن آن سوی تپه به قلمرو وی می‌رود از مشاوران خود درخواست کمک کرد که توصیه اصلی آنها هم ایجاد نظام مالیاتی بود. نظام مالیاتی نقش حیاتی در هر آنچه پس از آن رخ داد ایفا کرد. چرا احتمال دارد رهبر کشوری حاضر به ایجاد نظام مالیاتی نباشد؟ دو تبیین بدیل وجود دارد. حکومت‌های زیادی نظام مالیاتی ندارند پس ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۱۶: تراکم جمعیت و بهره‌وری زمین

به عقب بازمی‌گردیم و دقیقا از آغاز زنجیر شروع می‌کنیم. اگر یادتان باشد چهار کشاورز با ویژگی‌های متفاوت مولد، نامولد و قوی و ضعیف بودن داشتیم. همچنین به یاد دارید گام کلیدی در این داستان این‌گونه برداشته شد که فرد قوی اگرچه نامولد است اما آدم احمقی نیست و نقشه می‌کشد تا با تهدید کردن فرد ضعیف مولد از او اخاذی کند. در داستانی که گفته شد ضعیف مولد حاضر به باج دادن می‌شود. چرا ممکن است باج ندهد؟ چرا احتمال دارد کار دیگری کند؟ شاید کشاورز ضعیف مولد، انتخاب دیگری هم داشته باشد. خودتان را جای آن کشاورز ضعیف ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۱۵: چرا حکومت متمرکز همه جا دیده نمی‌شود؟

آنچه که تاکنون گفته شد در واقعیت امر، اصول و مبانی داستان معمول پیدایش حکومت اروپایی بود. تاریخدان بزرگ چارلز تیلی[۱] این داستان را به خوبی تعریف می‌کند. شیوه بیان این داستان به گونه‌ای بود که گویی گریزناپذیر به نظر می‌رسد. در هر گامی که از آن وضع اولیه بی‌حکومتی برمی‌داشتیم، تمام کاری که می‌کردیم این بود که بگوییم آدم‌ها از برخی جهات و ویژگی‌ها اندکی با هم تفاوت دارند و صرفه‌های مقیاس خشونت داریم. به نظر رسید همین تفاوت‌ها سرنوشت محتومی رقم می‌زند که از وضع اولیه بی‌حکومتی به پیدایش حکومتی برسیم، که اگرچه دلخواه و خواستنی نیست، اما ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۱۴: صرفه‌های مقیاس در خشونت- بخش ۱

    ما با جهان خیلی ساده متشکل از فقط چهار نفر شروع کردیم. اینک می‌خواهیم این جهان را اندکی پیچیده کنیم. به جای چهار نفر، رفتار ۱۲ نفر را تحلیل می‌کنیم، چون در کنار این جهان کوچک، درّه‌ای با چهار کشاورز، مولد، نامولد، ضعیف و قوی، دقیقاً به درّه دیگری با همین ساختار برخورد کردیم. سومین درّه مانند دوتای دیگر را نیز پیدا کردیم. پس حالا جهان ما از ۳ درّه تشکیل شده است که همگی در کنار یکدیگر و در فاصله نزدیک به هم هستند. هنوز هم جهان ما ویژگی‌های دو در دو دارد. اینک می‌خواهیم یک فرض ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۱۳: حکومت متمرکز: امپراتوری هابسبورگ در برابر هلندی ها

مثال دیگری که اکنون می‌خواهیم به آن دقیق شویم شاید ناموجه‌ترین و نپذیرفتی‌ترین گام در داستانی باشد که گفته شد، اینکه رهبر خردمند اما بیرحم آن کسی است که ضرورت محدودساختن قدرت خود را به موقع تشخیص دهد. او برای اینکه قوی بماند باید ضعیف شود و دیگران را در قدرت شریک کند و به راستی که اندک رهبران قلدر در تاریخ این گام را برداشتند. اما اینجا می‌خواهیم برایتان مثالی از دل تاریخ بیاوریم که برداشتن یا برنداشتن آن گام تفاوت عظیمی که همانا پیروزی یا شکست در یک جنگ است، ایجاد کرد. به خاطر دارید که برداشتن این ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۱۲: بریتانیای پس از امپراتوری روم

اینک می‌خواهیم از تحلیل به سراغ شواهد برویم. شواهدی که اقتصاددانان واقعا دوست دارند تجربه‌های آزمایشگاهی یا آزمایش‌های میدانی است شرایطی که همه چیز در کنترل پژوهشگر است. ما در این مورد نمی‌توانیم کار خاصی بکنیم، یعنی نمی‌توانیم تعداد زیادی جهان بی‌قانون ایجاد کنیم و ببینیم آنها چگونه به تدریج بسط و گسترش یافته و خودشان را آشکار می‌سازند. پس بهترین کار بعدی که می‌توان کرد پیدا کردن یک آزمایش طبیعی است، جایی که این اتفاق افتاده باشد، جهانی که بشود گفت در بی‌حکومتی فرو رفته باشد و سپس کورمال کورمال از آن بیرون آمده باشد. بیشتر این جهان‌ها که ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۱۱: تقسیم قدرت با حلقه فرادستان

شما چگونه به خود جرات دادید با این ایده آشکارا احمقانه که به ذهن‌تان رسیده است پیش من بیایید؟ اگر درست شنیده باشیم گفتید نامش ناسازگاری زمانی[۱] است و اینگونه ادامه دادید «قربان! مشکل این جاست که وقتی پولمان را به شما می‌دهیم یعنی به شما وام می‌دهیم آنگاه شما هیچ انگیزه‌ای برای بازپرداخت آن نخواهید داشت. به همین دلیل ما به شما اعتماد نداریم چون شما قدرت خیلی زیادی که در جهت منافع خودتان است به دست آورده‌اید.» این عینا عبارتی است که شما بکار بردید «شما قدرت بیش از حد به نفع خودتان کسب کرده‌اید.» حال با این ... مطالعه بیشتر
شورا

ماژول ۱ کلیپ ۱۰: فعالیت فکری: سناریوی ۴

  ای مشاوران، در آن زمان‌های دور در گذشته‌های غبارگرفته، جد پدری پدر پدربزرگ من نخستین کسی بود که این کشور شگفت‌آور را ساخت و بنا نهاد. متاسفم که بگویم در فاصله‌ای نه خیلی دور از اینجا، گروه دیگری هستند که دقیقا همان کاری را که ما انجام دادیم انجام دادند. آنها کمی قویتر از ما هستند و جاسوسان من می‌گویند آنها دارند به اینجا می‌آیند. مشاورانم! حال فهمیدید چرا امروز شما را اینجا فراخواندم. من خیلی خوب به یاد دارم که در جریان تبدیل من به رهبر نیمه‌الهی شما چه نیکو و پسندیده ایفای نقش کردید. اما اینک اگر ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۹: سرمایه گذاری در زیرساخت‌ها

  پرسش اصلی اینست که چگونه می‌توانیم تجارت را تشویق کنیم؟ خب ابتدایی‌ترین روش اینست که چگونه باغداران سیب بتوانند محصول خود را به گندمکاران در طرف دیگر رودخانه برسانند؟ ساختن یک پل مناسب کمک خواهد کرد. به طور خلاصه بهترین روش رساندن آنها به همدیگر چیست؟ احداث جاده ارتباطی کمک خواهد کرد. به چیز‌هایی مثل پل و جاده چه می‌گویند؟ آنها زیرساخت‌های ابتدایی هستند که باعث رشد اقتصاد می‌شوند. به یاد دارید وقتی اقتصاد رشد می‌کند من بخشی از آن را از طریق نظام مالیاتی برای خودم برمی‌دارم. قضیه روشن شد. ما باید بخشی از درآمد مالیاتی خود را ... مطالعه بیشتر
شورا

ماژول ۱ کلیپ ۸: فعالیت فکری: سناریوی ۳

  مشاوران اجازه دهید به شما یادآور شوم که من امروز اینجا در مقام نوه بزرگ سرکرده قلدرها در برابر شما ایستاده‌ام. خوشبختانه تاکنون ما بقا و دوام آورده‌ایم. اما متاسفم که بگویم در فاصله‌ای نه خیلی دور از اینجا  سرکرده قلدرهای دیگری حضور دارد که دقیقا همین کاری که ما می‌کنیم انجام می‌دهد. او همین کارهای ما را کرده است و حدس بزنید حرکت بعدی او چیست؟ او هفت پسر دارد و من فقط سه پسر دارم. ما به ایده‌های جدید نیاز داریم. ما نظام مالیاتی را پیاده کردیم، ما حتی حاکمیت قانون را اجرا کردیم، آیا کار دیگری ... مطالعه بیشتر

ماژول ۱ کلیپ ۷: ضمانت اجرای قرارداد

اگر من نرخ مالیات را به ۹۰درصد بالا ببرم، مردم هر کاری بتوانند انجام خواهند داد تا از پرداخت آن پول خودداری کنند حتی تا آن حد که به گرسنگی کشیدن بیفتند. آنها در چنین وضعیتی هیچ چیز کشت نخواهند کرد. نرخ مالیات ۹۰درصد واقعاً خیلی سنگین است. در واقع شما به من گفته بودید که ما پیش از این سعی کردیم نرخ مالیات را بالا ببریم اما درآمدی که نصیب‌مان شد کاهش یافت. بنابراین ما از مردم هر آنقدر که زورمان می‌رسد و می‌توانستیم گرفته‌ایم. بسیار خوب، به این ترتیب ما بنا نداریم به سمت مالیات بیشتر گرفتن برویم. ... مطالعه بیشتر
شورا

ماژول ۱ کلیپ ۶: فعالیت فکری: سناریوی ۲

ای مشاوران! لازم می‌دانم به شما یادآور شوم که من پسر نخستین و بزرگترین قلدر هستم. شما هم پسران و دختران نخستین مشاوران هستید. آنها پندها و نصایح خردمندانه دادند و ما امکان بقا یافتیم و ماندگار شدیم. اما اکنون در فاصله‌ای نه چندان دور از اینجا، قلدر دیگری وجود دارد که دقیقا همان کاری که ما می‌کنیم انجام می‌دهد. او لشکر و سپاهی تدارک دیده است، او مردمانش را تهدید کرده است، او قدرتش را مستحکم کرده است و سپس نظام مالیاتی ایجاد کرده است. او هر کاری که ما انجام دادیم انجام داده است. اما خداوند به وی ... مطالعه بیشتر
اداره مالیات

ماژول ۱ کلیپ ۵: مالیات‌ستانی

آنچه شما در مقام مشاور پیشنهاد کردید این بود که نیازی نیست من شروع به کشتن مردم کنم، بلکه فقط نیاز است از این مساله سردرآورم که آنها دقیقا چقدر محصول برداشت می‌کنند. به بیان دیگر در کنار همه سربازان آماده خدمت، به نوع جدیدی نیرو نیاز دارم که بگردد و همه جا را زیر نظر بگیرد، سرک بکشد تا آنچه را که شما اطلاعات می‌نامید در این باره کسب کند که کشاورزان چه چیز‌هایی و چقدر تولید می‌کنند. بنابراین من در کنار سپاهیان خود که خدمات دفاعی و امنیتی تولید می‌کنند باید شماری نیرو داشته باشم که نامشان را ... مطالعه بیشتر
شورا

ماژول ۱ کلیپ ۴: از بی‌حکومتی به حکومت متمرکز در شش گام

  اعضای شورا! من امروز شما را فراخوانده‌ام چون شما مشاوران من هستید و من نگرانم. خبرچینان خبر آورده‌اند که در فاصله‌ای نه چندان دور از اینجا، قلمرو سیاسی کوچک دیگری دقیقاً همانند قلمرو ما وجود دارد. در واقع آنها شاید اندکی نیرومندتر از ما هم باشند چون سردسته آنها هفت پسر دارد درحالی‌که من فقط سه پسر دارم و به نظر می‌رسد او در حال توطئه‌چینی است و قصد اجرای نیات شومی علیه ما دارد. اگر او تصمیم به اشغال سرزمین ما بگیرد و ما را شکست دهد این فقط من نیستم که سرنوشت بدی پیدا خواهم کرد شما ... مطالعه بیشتر
صرفه‌های مقیاس خشونت

ماژول ۱ کلیپ ۳: صرفه‌های مقیاس در خشونت- بخش ۲

    ما از جهان چهار کشاورز متفاوت در یک دره، به جهان سه دره‌ای وارد شدیم که در هر دره چهار کشاورز و در مجموع ۱۲ کشاورز داریم. در مرحله بعد قصد داریم سری به جهان کناری بزنیم که دقیقاً در آن سوی رشته تپه‌ها قرار دارد، جایی با سه دره دیگر و ۱۲ کشاورز دیگر با ساختاری کاملاً مشابه که در آنجا ساکن هستند. آنها نیز از صرفه‌های مقیاس خشونت بهره‌برداری می‌کنند. این سه آدم خشن نیز از مدتها پیش دست‌شان در یک کاسه بوده است. آنها با سنجیدن همه جوانب دیده‌اند که ارزش دارد با هم همکاری ... مطالعه بیشتر
بی‌حکومتی

ماژول ۱ کلیپ ۲: دو فعالیت اقتصادی اصلی

    ما جهان واقعا ساده‌ای ساخته‌ایم که از این ساده‌‌تر شاید محال باشد. خب، به نظر شما چه اتفاقی می‌افتد؟ به رفتار بازیگران در این جهان دقت می‌کنیم. ابتدا از کشاورز بالا چپ شروع می‌کنیم. او کشاورز ماهر و در عین حال قوی است. پیش‌بینی رفتار وی نباید کار خیلی سختی باشد. اگر او کشاورزی نکند گرسنه می‌ماند، پس انگیزه خیلی قوی دارد که کشاورزی کند. بنابراین او کشاورزی می‌کند. البته چون کشاورز مولدی است می‌تواند محصول زیادی نیز برداشت کند. حال به نقطه کاملاً مقابل کشاورز قبلی یعنی جایی می‌رویم که کشاورز با مهارت کشاورزی افتضاح و توان ... مطالعه بیشتر
حکومت متمرکز

ماژول ۱ کلیپ ۱: مرور کلی

در شروع بحثْ نخستین مفهوم این فصل یعنی ایده حکومت متمرکز معرفی می‌شود. منظور ما از حکومت متمرکز چیست؟ این اصطلاح چیزی شبیه بسیار بزرگ و باشکوه به نظر می‌آید و عده‌ای شاید اتحاد جماهیر شوروی یا چین به ذهنشان بیاید. اما آنچه در اینجا مد نظر است خیلی کم‌ادعاتر از این چیزهاست. حکومت متمرکز یعنی موجودیتی[۱] که یک قلمرو سیاسی را کنترل می‌کند. به عبارت دیگر، موجودیت برخوردار از انحصار خشونت در یک قلمرو. بنابراین در قلمرو حکومت متمرکز فقط یک بازیگر قابلیت اِعمال خشونت بر دیگران را دارد. نقطه مقابل این وضعیت چیست؟ نقطه کاملاً مخالف این وضعیت ... مطالعه بیشتر