تجربه توانمندسازی حکومت: آموزش کودکان  کمتر از ۶ سال در برزیل

کاربست عملی روش PDIA در کشورها


طبق آمارهای بین‌المللی، تنها نیمی از کودکان جهان و یک پنجم کودکان در کشورهای کم‌درآمد از آموزش‌های اولیه‌ی پیش‌دبستانی بهره‌مند می‌شوند. این محرومیت امکان شکوفایی استعدادهای کودکان و بالتبع کشورهایشان را در آینده محدود می کند. نویسنده‌ی مقاله برای رفع این تهدید، در تلاش است که در برزیل، سیاست‌های آموزشی مقتضی را با کاربست روش PDIA اجرا کند. نویسنده در این دوره با چالش هایی همچون اختیار، پذیرش و توانایی روبرو بوده است اما در انتها تأکید می کند که تنها راه‌ حل مسئله، همکاری برای ایجاد فهم مشترک و ساختن راه‌حل‌ها، با مشارکت دادن هرچه بیشتر مردم است.

تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۹۹

آموزش کودکان کمتر از 6 سال در برزیل- مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

این توضیح برگرفته از یادداشت کوتاهی است که دانش‌پذیران دورۀ آموزشی توانمندسازی حکومت با روش PDIA دانشگاه هاروارد از تجربۀ عملی خود در کاربست این روش ارائه کرده‌اند. مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه در راستای معرفی تجارب عملی و نمونه‌های کاربست روش PDIA برای اعمال اصلاح در سیستم اداری و بخش خصوصی کشورهای مختلف نسبت به ترجمه و انتشار یادداشت‌های منتشرشده در وبلاگ توانمندسازی حکومت دانشگاه هاروارد اقدام می‌کند. این یادداشت‌ها گرچه متضمن توضیح کامل یک تجربۀ عملی بر اساس رویکرد PDIA نیست، اما نمونه‌هایی از چالش‌ها و ظرفیت‌های روش PDIA برای مواجهه با مسائل محلی را به نمایش می‌گذارد.

این مجموعه وبلاگ توسط دانش‌آموختگان برنامۀ آموزش اجرایی در حوزۀ اجرای سیاست‌های عمومی در مدرسۀ کندی دانشگاه هاروارد نوشته شده است. شرکت‌کنندگان، این دورۀ آموزشی ترکیبی ۷ ماهه را در دسامبر ۲۰۱۹ با موفقیت به پایان رساندند. و آن‌چه در ادامه می‌آید، داستان تجربۀ یادگیری آن‌هاست

یک سردرد شدید! این چیزی بود که من در کلاس‌ مقدماتی مدرسۀ کندی احساس کردم. این اولین تجربۀ من در هاروارد نبود. من در سال ۲۰۱۸ یک دوره‌ در مرکز پرورش کودکان گذرانده بودم، اما فشاری که به عنوان یک دانش‌پذیر اجرای سیاست‌گذاری عمومی احساس می‌کردم قابل‌مقایسه با آن دوره نبود. شرکتی که در آن کار می‌کردم، هزینۀ حضورم در این دوره را پرداخت می‌کرد و هاروارد بخشی از بورس تحصیلیم را تقبل کرده بود. در حالی که داشتم به معرفی دوره توسط مت گوش می‌دادم، گردش افکار جورواجور در سر پُردَردم متوقف نمی‌شد: “باید بهترین عملکردم را ارائه دهم تا ثابت کنم به‌تمامی شایستۀ این سرمایه‌گذاری‌ هستم. از اینکه در چنین گروه برگزیده‌ای از افراد، نمایندۀ کشورم هستم احساس خاصی دارم. نگرانم از اینکه آیا می توانم پروژه‌ام را اجرا کنم؟”.

وقتی که غرق در احساسات بی‌شماری می‌شدم، بدنم اعتراضش را با یک سردرد میگرنی اعلام می‌کرد. پس باید آرام می‌گرفتم. با خود می‌گویم: سخت نگیر. نفس عمیق بکش. آرامشت را حفظ کن. بعد از سپری کردن دردمندانۀ نخستین شب در کمبریج، می‌توانستم از سرعت کار بکاهم. در طول هفته احساس می کردم که از استادانم انگیزه گرفتم و با همکارانم ارتباط برقرار کردم. اگرچه وفور تکالیف و وظایف من را خسته می‌کرد، اما در نهایت همۀ کارها را انجام دادم. من با احساس توانمندی و امنیت به خانه بازگشتم و به این زودی، دلم برای دوستانم در پروژۀ PDIA تنگ شده است.

مسئلۀ من، در چند کلمۀ مختصر

در حال حاضر آموزش اوان کودکی (ECE) در برزیل، ۳۴% از جمعیت ۳-۰ سال و ۹۳% از جمعیت ۶-۴ سال را پوشش می‌دهد. این درصد‌‌‌ها نمایانگر ۸ میلیون کودکی است که در ECE ثبت‌نام کرده‌اند. ۷۰% این ثبت‌نام‌‌ها بر عهدۀ بخش دولتی است. در ده سال گذشته افزایش قابل‌توجهی در تعداد ثبت‌نام‌شدگان داشته‌ایم، اما به دلیل محدودیت‌های بودجه، ممکن است کیفیت خدمات در سطح کشور کاملا متفاوت باشد. شهرداری‌هایی که مسئولیت اجرای ECE را بر عهده دارند، در تلاش‌اند تا سطح کیفیت خدمات را افزایش دهند.

اگرچه در برزیل، آموزش اوان کودکی از حیث کیفیت خدمات، با مشکلات زیادی رو‌به‌رو است، لیکن ما هنوز یک ارزیابی ملی که بتواند اطلاعاتی در مورد فضای آموزش‌و‌پرورش کودکان ارائه دهد، در اختیار نداریم. مدیران حوزۀ سیاست‌گذاری، بدون در دست داشتن اطلاعات، برای برنامه ریزی، ارتقا و تصمیم‌گیری در‌مورد ECE تلاش می‌کنند.

مسئلۀ من «نبود اطلاعات نظام‌مند درمورد کیفیت ECE» است. کار با رویکرد PDIA و ارائۀ نمودار استخوان ماهی‌ام به بیشترین تعداد ممکن از افراد، به ۱۲ علت اصلی و ۱۶ علت فرعی انجامید.

آموزش اوان کودکی- مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

من در اینجا سه مورد از علت‌هایی را که نقطه شروع من در طول امسال بودند، یا به‌ عبارت دیگر، عللی که من آن‌ها را در اولویت توجه قرار داده ‌ام، بیان می‌کنم:

  1. حوزۀ آموزش به ارزیابی ECE نقد دارد و در ‌برابر آن مقاومت می‌کند، عمدتاً به این دلیل که معلم‌ها نگرانند که از نتایج در جهت منفی استفاده شود؛ یعنی نتایج ضعیف منجر به مجازات معلم‌ها یا تنبیه کودکان شود.
  2. مدیران ECE شهرداری به کار با داده‌ها عادت ندارند. آن‌ها به داده‌های نظام‌مند دسترسی ندارند، از‌این‌رو مهارت‌های لازم را برای تجزیه و تحلیل نتایج و استفاده از آن‌ها در جهت شکل‌دهی به سیاست‌ها، تقویت نکرده‌اند.
  3. هیچ سندی که با شرایط برزیل سازگار باشد وجود ندارد. تاکنون ارزیابی‌های ECE در کشور، مبتنی بر اسناد ترجمه شده بوده‌اند که چندان برای شرایط ECE در برزیل مناسب نیستند.

آن‌چه که می‌توانم انجام دهم

ما، به عنوان روشی برای پرداختن به این علل، پروژه‌های ارزیابی را در سه شهرداری که هر کدام دارای شرایط و چالش‌های مختلفی هستند، اجرا کرده‌ایم. این شرایط و چالش‌های مختلف بازتابی است از تنوع فرهنگی و اقتصادی-اجتماعی که در کشور پهناوری مانند برزیل امری طبیعی است. ایدۀ ما این بود که ابزاری را به نام سنجش کیفیت و دست‌آوردهای آموزش اولیه  (که به ابتکار بانک جهانی و سازمان ملل تهیه شده است) مورد استفاده قرار دهیم. این ابزار، اطلاعاتی را در زمینۀ آموزش‌و‌پرورش کودکان پیش‌دبستانی و نیز محیط آموزشی آن‌ها (برنامه‌ریزی و روش‌های معلمان، وسایل ‌آموزشی، زیرساخت و تعاملات) در اختیار ما قرار می‌دهد. ما در طول سال با سرپرستان آموزش‌و‌پرورش در سه شهرداری کار کردیم تا مجموعه‌ای از ابزارها را، منطبق با استانداردهای ECE در سطح ملی و به‌نحوی که متناسب با شرایط برزیل باشد، تنظیم کنیم. ما در هر شهرداری با گروه‌های متنوعی از جمله مدیران، معلمان، والدین، ناظران، مدیران مدارس و دیگران کار کرده‌ایم. گردهم‌آوردن این افراد در کنار یکدیگر کار دشواری بود! از سوی دیگر بسیار ارزشمند و جذاب هم بود.با وجود این‌که شهرداری‌ها از جهات بسیاری با یکدیگر متفاوت بودند، ما در طول سال با چالش‌های مشابهی، حول سه موضوع مواجه بوده‌ایم:

اختیار: در سه شهرداری، ما ابتدا اختیار لازم را از مقامات رده‌بالا، از جمله شهردار و سرپرست آموزش‌و‌پرورش کسب کردیم. برای کسب اختیار از واحد فنی و نیز کسب اختیار از مدارس مسیری طولانی را طی کردیم. من فهمیدم که اختیار چیزی نیست که شما یک‌بار کسب کنید و کار تمام ‌شود. در طول این فرایند برای این‌که برای هر مرحله کسب اختیار کنید، باید با عاملین بسیاری چانه‌زنی کنید.

پذیرش: این سخت‌ترین بخش این مسیر بود. از آن‌جایی که ارزیابی، موضوعی رایج در ECE برزیل نیست، ما با متولیان بسیاری مواجه بودیم که در برابر پذیرش این پروژه مقاومت می‌کردند. استراتژی من این بود که بکوشم مردم را در این امر مشارکت دهم. تا جایی که فهمیده‌ام، در PDIA مشارکت دادن افراد فقط به این معنی نیست که داده‌های مربوط به پروژه را با آن‌ها به اشتراک‌ بگذاریم. مهم این است که افراد در کل فرایند بحث ‌و گفت‌و‌گو، برنامه ریزی و اجرا مداخله کنند. ما هنوز هم با مقاومت‌هایی در این زمینه رو‌به‌رو هستیم و ایدۀ من برای حل‌و‌فصل این مسئله درگیر کردن هرچه بیشتر مردم در این پروژه است؛ به‌طوری که احساس نکنند این فعالیت‌ها طرح‌هایی از بالا به پایین است.

توانایی: در بعضی از مجموعه‌ها، کارشناسانی برای کار در پروژه حضور داشتند که از دانش ناچیزی در زمینۀ ارزیابی برخوردار بودند. در ابتدای پروژه ما می‌بایست آنها را در زمینۀ ارزیابی و کیفیت ECE آموزش می‌دادیم. این آموزش فرصتی عالی بود تا پیرامون مسئله عمیقا بحث کنیم. اکنون جمع‌آوری داده‌ها به پایان رسیده است و داریم با هم بر روی تجزیه ‌و ‌تحلیل داده‌ها و برنامه‌ریزی در مورد چگونگی استفاده از این داده‌ها در جهت بهبود کیفیت کار می‌کنیم. هم‌چنین ما در حال پشتیبانی از آن‌ها برای برنامه‌ریزی جهت ارائۀ داده‌ها به نهادهای خدمات‌رسان و جامعه هستیم.

این یک پروسۀ توانمند‌سازی و ایجاد زیرساخت با همکاری آن‌ها بود تا بتوانیم اجرای سیستم ارزیابی را میسر سازیم. 

آنچه که دربارۀ PDIA آموخته‌ام

در طول این تجربه، نه تنها در مورد چالش‌های اجرای سیاست، بلکه چیزهایی نیز در مورد خودم آموخته‌ام. مایلم پنج مورد از مهم‌ترین آموزه‌های خود در حین اجرای این رویکرد را به اشتراک بگذارم:

  1. مسئله گسترده‌تر از پروژه‌ای است که بر روی آن کار می‌کنید. تنها راه‌ حل مسئله، همکاری برای ایجاد فهم مشترک و ساختن راه‌حل‌ها، با مشارکت دادن هرچه بیشتر مردم است.
  2. مهم است که متواضع باشید و گمان نکنید که پیش از صحبت کردن با مردم و آزمودن چند راهبرد، به راه‌حل مسئله دست یافته‌اید.
  3. برای به مشارکت درآوردن مردم، حتی وقتی آن‌ها به مسئله اهمیت می‌دهند نیز به صرف زمان، صبر و انرژی نیازمندید. هرگز تسلیم نشوید.
  4. همدلی کلید مشارکت مردمی است. باید بدانید که مردم دیدگاه‌های متفاوتی در مورد مسائل دارند. آن‌ها ممکن است راه‌حل‌های متفاوتی در ذهن داشته باشند. به همین خاطر است که اختلاف‌ها بخش پر‌برکت این بازی هستند.
  5. همۀ راهکار‌ها موقتی هستند و شما باید در این مسیر خیلی زود این موضوع را یاد بگیرید. اجازۀ ریسک کردن به خود بدهید و از محک زدن ایده‌های مختلف نترسید.

آینده… سر‌درد‌های جدید؟

ما به عنوان راهبردی برای پیشبرد دستورکار ارزیابی ECE در سال ۲۰۲۰ در برزیل، قصد داریم که روش‌های آزمون‌شده در سال جاری را در ۱۲ شهرداری، واقع در ۵ منطقه از کشور، اجرا کنیم. این اولین بررسی خواهد بود که تعداد زیادی از شهرداری‌ها و مدارس تحت پوشش ECE را شامل می‌شود. ما باور داریم که این عمل پای افراد زیادی را به عرصه باز خواهد کرد و به این ترتیب می‌توانیم از میان آ‌ن‌ها، با افرادی از قبیل مدیران دولتی، دانشگاهیان، معلمان و مدیران مدارس دربارۀ موضوع صحبت کنیم. از سوی دیگر، ما در سلسله نشست‌هایی با وزیر آموزش‌و‌پرورش به بحث و بررسی پیرامون مسئله می‌پردازیم. ما دوست داریم آن‌ها به این مسئله عمیقاً بیندیشند و با یکدیگر برای یافتن راه‌حل‌هایی در سطح ملی تلاش کنیم.

من شخصاً برای مراحل بعدی بسیار هیجان‌زده‌ام. من برای صحبت کردن دربارۀ ارزیابی ECE حتی با اشخاصی که می‌دانم ممکن است متفاوت از من بیاندیشند بسیار پرانگیزه هستم. می‌دانم که این گفت‌و‌گو‌ها فرصتی است برای من تا انعطاف‌پذیر‌تر باشم و بیاموزم که چگونه به مردم صادقانه گوش دهم. من برای طراحی پروژه‌ای که به‌واقع بر ECE برزیل تاثیرگذار خواهد بود، احساس توانایی می‌کنم. این موضوع هم‌چنان در من احساسات گوناگونی را بر‌می‌انگیزد: رضایت، ترس، اطمینان، اضطراب، امید. احتمالا در آینده‌ا‌ی نزدیک به سردرد‌های جدیدی دچار خواهم شد. می‌کوشم که این سردردها بی‌ثمر نباشند.

برای کسب اطلاعات بیشتر راجع‌ به اجرای سیاست‌های عمومی (IPP) ویدیو‌های دورۀ آموزشی و توصیۀ کاربران را تماشا کنید و به این پادکست گوش دهید و از وبسایت دورۀ آموزشی دیدن کنید.

 

مترجم: آرش گیاهچی

وبلاگ‌نویس مهمان: بئاتریس ابوشیم

منبع:

وبلاگ توانمند‌سازی حکومت مدرسۀ کندی دانشگاه هاروار

دhttps://buildingstatecapability.com/2020/07/30/ipp-program-journey-early-childhood-education-in-brazil/ 

 

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=12749

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *